سیمای مرگ در اشعار فروغ فرخزاد و نازک الملایکه

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 756

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCIHAS03_012

تاریخ نمایه سازی: 29 مهر 1396

چکیده مقاله:

میرایی و مرگ به عنوان یکی از موضوعات اساسی و یک حقیقت که همگان در آن مشترکند از دیربازتاکنون همواره مورد توجه ادیبان و اندیشمندان بوده و هست. شاعران معاصر که مرگ از چشم اندازهایگوناگون نگریسته اند. فروغ فرخزاد و نازک الملایکه، دو شاعر بزرگ و پیشگام در ادبیات معاصر فارسی وعربی هستند. در این جستار به شیوه توصیفی– تحلیلی اندیشه و احساس این دوشاعر درباره مرگ وزندگی ارزیابی می شود. به این منظور با جستجو در دیوان این شاعران، همه اشعاری که مضمون مرگ وزندگی در آنها یافت می شود، واکاوی خواهد شد و سپس مضامینی مانند تصویر زندگی، مرگ، سیرتحول فکری این دو شاعر، دنیای پس از مرگ و گاه هراس از آن را در آثار این دو شاعر بررسی می شود.در نگاه دو شاعر مرگ امری حتمی است ولی زندگی را با همه پوچی و بیهودگی اش دوست دارند. اگرچه فروغ و نازک هر دو در ابتدا خواهان مرگ هستند به دلیل بیزاری از زندگی؛ اما کمکم مرگ در نگاهآن دو زیبا می شود و با واژه هایی روشن، شاعرانه، و حکیمانه مرگ را ترسیم می کنند.

نویسندگان