بررسی ساختار داستان بار دیگر شهری که دوست داشتم

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,273

فایل این مقاله در 33 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCIHAS03_044

تاریخ نمایه سازی: 29 مهر 1396

چکیده مقاله:

در نقد ادبی جدید، تحلیل ساختاری از اهمیت ویژه ای برخوردار است و ساختارگرایان با بررسی ساختار متن سعی دارند ارتباط میان اجزاء و نیز ارتباط آن اجزاء با کل متن را دریابند. روایت شناسی ساختارگرا نیز ار تبعات چنین تحلیلی است. شناخت شیوه های که هر نویسنده برای روایت داستادن خود برمی گزیند، خواننده و منتقد ادبی را در فهم داستان وتحلیل کاربردی آن یاری می رساند. داستان معاصر ایران، مجال خوبی برای تحلیل کاربردی نظریات روایت شناسی غربی است و ساختار روایی داستان- که متشکل از عناصر روایی پیرنگ، شخصیت (کنشگر)، کارکردها (نقش ویژه ها)، زمان بندی، زاویه دید، راوی و ... است- با شگردهای که نویسنده داستان برای یه کارگیری آن ها استفاده می کند، از جمله مسایل مهم در تحلیل ساختاری اثر ادبی است، به تعبیر دیگر با بررسی عناصر روایی داستان می توان دریافت که نویسنده با به کارگیری کدام یک از شگردهای روایی توانسته است زبان داستان از زبان روزمره جدا ساخته و یک اثر هنری- ادبی بیافریند. در میان داستان نویسان معاصر، نویسندگانی هستند که با دست یافتن به شیوه های جدید روایی بیش از آنکه به محتوا اهمیت دهند، ساختار و فرم داستان را مدنظر دارند. در این میان نادر ابراهیمی (1387-1315 ه.ش)، نویسنده مهم دهه های 40 و 50 از جمله نویسندگانی است که برای روایت داستان های خود از شیوه های روایی جدید در ساختار داستان استفاده کرده است. در مقاله حاضر برآنیم که ساختار روایی داستان بار دیگر شهری که دوست می داشتم این نویسنده را بررسی کنیم.

کلیدواژه ها:

نادر ابراهیمی ، بار دیگر شهری که دوست می داشتم ، ساختار روایت

نویسندگان

رضا مرادیان

دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی