کودک و عرفان در مثنوی معنوی مولوی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,681

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCNRPL09_251

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

در ادب نظم و نثر فارسی، نوشته ها و آثار گرانقدر فراوانی در حیطه ی عرفان و مدح و ستایش عارفان بزرگ نگاشته شده است. در این زمینه با مسایل و جریان هایی مواجه می گردیم که سرشار از لطایف و ظرایف سمبل گونه عرفانی است که بیانگر جایگاه و نمودهای متفاوت و مهم کودک و دوران کودکی و ارتباط تنگاتنگ آن با قلمرو عرفان و تعاریف گوناگون عرفان از کودک می باشد. از این رو شاعران با استفاده از واژه ی کودک و مراحل مختلف رشد سنی و عقلی کودک در متون عرفانی خود، تصویرها و نمادهای زیبایی ترسیم نموده اند و واژه ی کودک به حدی در اشعار این شعرا و عرفا نمود پیدا کرده است و صبغه ی عرفانی و تمثیلی به خود گرفته که می توان گفت معنا و مفهوم لغوی و واقعی خود را از دست داده است. در هر حال، در این مقاله سعی بر آن شده تا به بررسی مفهوم نمادین و کاربرد نمودهای عرفانی لغت کودک و واژه های هم معنی آن از جمله: ( طفل، ولید، بچه، صبی، صبیه، نوزاد) در 6 دفتر مثنوی معنوی مولانا و با توجه و تفحص در آثار مکتوب در این باب، پرداخته شود که شامل مفاهیم و سمبل هایی از قبیل: کودک نماد سالک مبتدی و نوپا، نماد اولیای الهی، کودک نماد انسان های ظاهربین، کودک نماد انسان گرفتار در تعلقات دنیوی، کودک نماد انسانهای دنیا پرست و گرفتار هوس، نماد و مظهر دوران پاکی، نماد افراد نادان و کم عقل، مظهر اهل تقلید، نمادی از افراد حریص، نماد افرادی که گرفتار ظن خود شده اند و نماد بازی های کودکانه می باشد.

کلیدواژه ها:

کودک ، عرفان ، مثنوی معنوی ، مولانا جلال الدین محمد.

نویسندگان

مریم شعبانزاده

دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه سیستان و بلوچستان

لیلا عبادی نژاد

دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه سیستان و بلوچستان