جذب و تجزیه زیستی تولوئن در بیواسکرابر دو فازی فشار پایین با استفاده از روغن برش به عنوان فاز آلی

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 504

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCOHS11_045

تاریخ نمایه سازی: 30 اردیبهشت 1399

چکیده مقاله:

مقدمه: تولوئن به عنوان یکی از مهمترین آلاینده ها در صنایع مختلفی مانند پتروشیمی و رنگ مورد استفاده قرار می گیرد. وهمچنین در اثر مصرف سوختهای فسیلی به مقدار زیادی تولید می شود. تجزیه زیستی این ترکیب به دلیلی هزینه اندک،کارایی بالا و سازگاری با محیط زیست در سالهای اخیر مورد توجه محققین بوده است. هدف از این مطالعه جذب و تجزیهزیستی تولوئن در بیواسکرابر در مقیاس نیمه صنعتی و استفاده از روغن برش به منظور افزایش جذب این ترکیب در فاز مایع می باشد.مواد و روش ها: در این مطالعه به منظور جذب و تجزیه زیستی تولوئن، از یک بیواسکرابر در مقیاس نیمه صنعتی با ارتفاع1.2 متر و قطر 30 سانتی متری استفاده شد. 8 عدد نازل در داخل ستون اسکرابر به منظور جذب تولوئن از جریان هوا مورداستفاده قرار گرفت. و تجزیه زیستی تولوئن در بیوراکتور با حجم 100 لیتر حاوی کنسرسیوم باکتریایی تجزیه کننده تولوئنانجام شد. راندمان حذف و ظرفیت حذف بیواسکرابر در غلظت های مختلف از تولوئن مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه باتوجه به اینکه روغن برش برای اولین بار به عنوان فاز آلی مورد استفاده قرار گرفت زیست سازگاری آن بوسیله تست در بطریمورد بررسی قرار گرفت.یافته ها: با توجه به عملکرد بیواسکرابر، استفاده از برش روغن به عنوان فاز آلی باعث افزایش راندمان حذف از 22.5 درصددر حالت بدون فاز آلی به 55 درصد هنگام استفاده از روغن برش به عنوان فاز آلی گردید. در نتیجه راندمان حذف تولوئن بااضافه کردن روغن برش به عنوان فاز آلی 32.5٪ افزایش یافته است. همچنین ظرفیت حذف از mg/m3/h 34 به mg/m3/h 69 افزایش یافت. نتایج نشان داد که 98٪ از تولوئن در بطری حاوی کنسرسیوم میکروبی تجزیه شده است.نتیجه گیری: روشهای تصفیه زیستی که بر اساس توانایی بعضی از میکروارگانیسم ها (عمدتا باکتری) برای تجزیه طیفوسیعی از ترکیبات آلی می توان مورد استفاده قرار داد و یک انتخاب مناسب برای کنترل های محیطی و صنعتی می باشد کهبه دلیل اثرات کم بر محیط زیست و هزینه عملیاتی پایین نسبت به روشهای فیزیک شیمیایی می باشد.

نویسندگان

فریده گلبابایی

استاد گروه مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران

محمد نورمحمدی

استاد گروه مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران

علی کریمی

استاد گروه مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران

محمدرضا پورمند

استاد گروه مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران

عباس رحیمی

استاد گروه مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران

اسماعیل نورمحمدی

استاد گروه مهندسی بهداشت حرفه ای، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران