نقش میانجی مدل پنج عاملی شخصیت در رابطه بین ناگویی هیجانی و حساسیت اضطرابی زنان متقاضی طلاق

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 434

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCPCE02_135

تاریخ نمایه سازی: 22 مرداد 1399

چکیده مقاله:

پژوهش حاضر با هدف نقش میانجی مدل پنج عاملی شخصیت در رابطه بین ناگویی هیجانی و حساسیت اضطرابی زنان متقاضیطلاق انجام شد. این تحقیق ازنظر هدف، تحقیقی کاربردی است و ازلحاظ ماهیت و اجرا از نوع توصیفی و همبستگی بود. جامعهآماری این پژوهش تمامی زنان متقاضی طلاق مراجعهکننده به دادگاههای خانواده شهر کرج در سال 1398 می باشد که از بین آنها 200 نفر به صورت در دسترس و مبتنی بر هدف برای این پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه صفات پنج عاملی شخصیت نئو مککری و کاستا (1983)، ناگویی هیجانی تورنتو (2001) و مقیاس تجدیدنظر شده حساسیت اضطرابی کاکس و تیلور (1998) بهعنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند و جهت تحلیل داده های جمع آوری شده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیراستفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که ناگویی هیجانی با مولفه های روان رنجوری رابطه مثبت و معنادار و بابرون گرایی و انعطاف پذیری رابطه منفی و معنادار دارد. همچنین بین مولفه های دلپذیری و مسئولیت پذیری با ناگویی هیجانیرابطه معناداری یافت نشد. همچنین نتایج نشان داد بین ناگویی هیجانی و حساسیت اضطرابی رابطه منفی و معنادار وجود دارد(p> 0/01) از دیگر نتایج این پژوهش رابطه مثبت و معنادار بین مولفه روان رنجورخویی با حساسیت اضطرابی و رابطه منفی و معنادار بین مولفه برون گرایی و انعطاف پذیری با حساسیت اضطرابی می باشد و بین مولفه دلپذیری و مسئولیت پذیری باحساسیت اضطرابی رابطه معناداری یافت نشد (p> 0/01). همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد هر سه بعد ناگویی هیجانی (دشواری در توصیف احساسات، دشواری در تشخیص احساسات و تفکر عینی) و حساسیت اضطرابی به طور مستقیم با روان نژندی،برونگرایی و انعطاف پذیری رابطه معنادار دارند ولی با دلپذیری و مسیئولیت پذیری رابطه معناداری یافت نشد. با توجه به نتایجمطالعه پیشنهاد می شود که با شناسایی افراد دارای ویژگی های شخصیتی نامطلوب توسط مراجع ذی صلاح و اقدامات مناسب باهمکاری مشاوران آگاه در رفع این ویژگی های نامطلوب اقدام کرد تا با پذیرش مسئله و انتخاب گزینه متناسب در جهت حلمسئله به جای طلاق کمک رسانی کرد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

مریم عابدینی

گروه روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، واحد بوئین زهرا، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران

لیلا گنجی

استادیار گروه روانشناسی، واحد بوئین زهرا، دانشگاه آزاد اسلامی، قزوین، ایران