تغییر مسیر روایت از عاقل به دیوانه: بررسی پسامدرنیته در رمان از منظر نقد فلسفی (تحلیل ژیژکی) و روانکاوی

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 662

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCPLIR01_180

تاریخ نمایه سازی: 20 آبان 1391

چکیده مقاله:

ادبیات پسا مدرنیته نه تنها آمیخته ای از مفاهیم تکنیکی دیگر شاخه های علوم انسانی و علمی را در خود می نمایاند بلکه در تحلیل خود نیز رابطه ای غیر قابل انکار با دیگر شاخه های علوم انسانی برقرار می کند. شخصیت های روان پریش دچار جنون، پارانویا، شیزوفرنی نمونه های بارزی از انسان عصر پسامدرن - درگیر با بیماریهایی که روزمرگی تا حدود زیادی جنبه های تاریک آن را در افراد می پوشاند- می نمایاند. برای مثال ویروسهای کامپیوتری و ویروسهای بیماریزا وکنترل اطلاعات همگی به بستر بدبینی انسان دامن می زنند. در این تحقیق، نقطه نظر بیماریهای روانی از منظر روانکاوی وهمچنین بر پایه ی تحلیل فیلسوف معاصر به نام سلوای ژیژک که چهرهای اخیر (و متأسفانه نا آشنا در ایران) در زمینه ی فلسفه، مطالعات فرهنگی، روانکاوی (نقد لاکانی) می باشد، مورد بررسی قرار می گیرد تا به بررسی علت تغییر مسیر روایت در رمانهایپسامدرن از گفتمان و روایت انسان عاقل به راوی دیوانه پرداخته شود. هدف از این تحقیق بررسی پیوندهای تنگاتنگ جامعه، فرد و بازتاب آن در ادبیات است تا به علت ایجاد ویژگیهای خاص در تعاریف یک دوره (روای مجنون و شیزوفرنی در ادبیات پسامدرن در این مثال) از منظر رویکرد تحلیلی فلسفی و روانکاوی بپردازد.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

عاطفه قاسم نژاد

مربی، کارشناس ارشد ادبیات انگلسی و عضو هیات علمی موسسه غیرانتفاعی حاف