المپیک؛ ابزاری راهبردی در جنگ نرم فرهنگی

سال انتشار: 1391
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 661

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCST02_173

تاریخ نمایه سازی: 9 بهمن 1392

چکیده مقاله:

ورزش در حالت مدرنش به منزله ظرفی است که محتوای آن را ابعاد فرهنگی تشکیل میدهد. ورزش در دنیای جدیددر کنار تأثیرات جسمی، به عنوان صنعتی است که در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی،تأثیرات کم نظیری دارد. در عرصه جنگ نرم، ورزش یکی از مهم ترین کارکردها را ایفا می کند؛ به گونه ای که ورزشکاران با تولید هیجان،قلب ها و مغزها را به تصرف خود درآورده و جریان سلطه از طریق دیپلماسی عمومی ورزش، اراده معطوف به قدرتخود را به افکار عمومی جهان تحمیل م یکند. در این بین، المپیک بزرگترین صحن ه برای نمایش استیلا و یکه تازی غرب است. مشعل المپیک که از زمان آتنباستان تا دوران مدرن ما برافروخته مانده نماد انکار ناپذیر انتقال ارز شهای لذت جویانه غرب به فرهنگ جهانی است. این مشعل همیشه باید فروزان باشد زیرا ارز شهای غرب نباید مورد چالش قرار گیرند.در واقع غرب به طور غیر مستقیم با تأکید بر المپیک به عنوان یک رویداد جهانی و لزوم شرکت همه کشورها در این رقابت ها، ارزش های خود را ترویج می نماید. از آنجایی که غرب، همواره زمین بازی را تعریف کرده و دیگران را به بازی کردن در زمین ترسیم شده محکوم کرده است؛ در اوایل قرن بیستم و همزمان با شروع المپیزم نوین، حضور در باز یهای المپیک برای مل تهای تحت سلطه،مشارکت و کسب مدال در المپیک همیشه راهی بود تا آ نها هویت از دست رفته خود را بازیابند. این مسئله باعث شد تا کشورهای ضعیف نیز بتوانند در مقابل یکدیگر صف آرایی کنند و از این حیث پیروزی ملت های تحت سلطه، اعتماد به نفس کاذب در آ نها ایجاد م ینمود. غرب در جنگ نرم خود به گونهای قل بها و مغزها را به تصرف خود درآورده که کشورهای مختلف به ویژه کشورهایجهان سوم با صرف هزینه های کلان و ایجاد بستر و زیر ساخت ورز شهای غربی در کشور خود زمینه ای را برای پذیرش فرهنگ و تفکر غربی و از طریق ترویج و بسط سبک زندگی به وجود م یآورد. در میان این سوء استفاده های فرهنگی، غرب در هیاهوی رسانه ای برگزاری المپیک و توجه جهان به برگزاری این بازی ها دست به جنگ هایی زده است مثلاً اسراییل بارها از قیل و قال برگزاری المپیک، بهره برداری سیاسی کرده و بر حجم و ابعاد اقدامات متجاوزانه خود افزوده است: اعلام موجودیت رژیم شغالگر قدس در بحبوحه برگزاری المپیک 1948 صورت گرفت، در جریان جام جهانی 1982 شاهد حمله رژیم صهیونیستی به لبنان بودیم. در المپیک 2012 اگر به لوگو این مسابقات دقت می کردیم به شکل عجیبی بر می خوردیم. به گفته برخی از محققاناین نماد از حروفی تشکیل شده است ) ZION ( که به معنی «صهیون)قوم اسرائیل( » است. همچنین استفاده از دو عروسک یک چشم که از نماد های دجال می باشد و چندین نماد و مفهوم شیطانی دیگر که نشان از جنگ نرم در عرصه ورزش را دارند. تامل در روندها و سازوکارهای برگزاری مسابقات المپیک 2012 و بسیج رسانه ها در تمرکز بیش از حد و پر اهمیت جلوه دادن آنها با توجه به حوادث بین المللی نشان دهنده رویکرد غرب برای استیلای افزون تر خود می باشد

نویسندگان

علیرضا ذاکریان

دانشجوی کارشناسی تربیت بدنی دانشگاه پیام نور