ارتباط مواجهه با فتالات و بیسفنول A با عوامل خطرزای کاردیومتابولیک در کودکان با و بدون اضافه وزن

برخی از کودکان و نوجوانان چاق، ویژگی های متابولیکی طبیعی دارند و برخی از افراد با وزن طبیعی، مشخصات متابولیکی غیر طبیعی دارند. فرضیه ما این بود که ممکن است یکی از عوامل بالقوه موثر در چنین تفاوت هایی در ویژگی های کاردیومتابولیک، قرار گرفتن در معرض برخی از مواد شیمیایی موجود در محیط زیست باشد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بیسفنولآ (BPA) و متابولیت های فتالات موجود در سرم، با عوامل خطر کاردیومتابولیک در کودکان و نوجوانان، مستقل از وضعیت وزنی آنها بود.این مطالعه مورد شاهدی، بر روی زیر نمونه ای شامل 320 دانش آموز شرکت کننده در برنامه ملی نظارت بر سلامت دانش آموزان در ایران انجام شد. ما غلظت BPA و متابولیت های فتالات سرم را بوسیله روش طیف سنجی جرمی کروماتوگرافی گازی اندازه گیری کردیم. سپس میزان آن ها را در گروه های مساوی 80 نفره از کودکان و نوجوانان با و بدون اضافه وزن و گروه های با و بدون عوامل خطر کاردیومتابولیک مقایسه کردیم.بازه غلظت هر یک از مواد شیمیایی رو به سه ثلث مساوی تقسیم کردیم و پس از تعدیل عوامل مخدوش کننده، مدل های رگرسیون لجستیک را برای آنها بکار بردیم. غلظت BPA وبرخی از متابولیت-های فتالات در چهارگروه مورد مطالعه تفاوت معناداری داشتند. افزایش غلظت MEHP با شانس بالاتر عوامل خطر کاردیومتابولیک در شرکت کنندگان با وزن طبیعی (OR, 95%CI 2.82, 1.001-7.91) و شرکت کنندگان با اضافه وزن همراه بود. (OR, 95% CI 3.15, 1.27–7.78) افزایش غلظت MBP، شانس عوامل خطر کاردیومتابولیک را تنها در کودکان و نوجوانان با وزن طبیعی افزایش داد. (OR, 95% CI 6.59, 2.33–18.59, P <0.001) در شرکت کنندگان بدون عوامل خطر کاردیومتابولیک، غلظت MMP و MEHHP به طور معناداری با شانس بیشتر برای اضافه وزن همراه بود (به ترتیب OR)؛ 7.82, 1.5– 41.8 and CI 5.90, 1.21–28.75 95% این مطالعه نشان داد ارتباط بین BPA و فتالات با عوامل خطر کاردیومتابولیک، مستقل از وضعیت وزنی افراد است. نتایج مطالعه ما نشان می دهد، بخشی از اختلالات متابولیک در کودکان با وزن طبیعی و بخشی از وضعیت متابولیک طبیعی در کودکان چاق، در ارتباط با تماس با این مواد شیمیایی موجود در محیط زیست است.