مقایسه تطبیقی گویش مردم خواف باتاریخ بیهقی

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 523

فایل این مقاله در 29 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NLLL04_051

تاریخ نمایه سازی: 28 دی 1398

چکیده مقاله:

خوافی (خافی) یکی از گویش های خراسانی است که درحدود ۳۰۰ کیلومتری مشهد و هم مرز با افغانستان با آن تکلم می شود. از طرفی دیگر تاریخ بیهقی به عنوان یکی از مهم ترین و نامدارترین متون نثر فارسی توانسته است در طول تاریخ پرنشیب و فراز ایران همچون نگینی بر انگشتر ادبیات ایران زمین خوش بدرخشد و شهرهای خراسان بزرگ ازجمله خواف کوشیده است باحفظ گویش واژگانی اصیل ومنحصربه فردآن پیشاپیش نهضت اعتلای فارسی دری باشد. واژگانی چون: اشتلم، بدرگ، بکار، پایچه (پیچه)، پیش نماز (پش نماز)، جزم، جگر، جوال و گوال، خال (خالو)، خرده (خورده)، خریطه (خلیطه)، خسر، دشخوار، دلو (دل)، دینه، زال،زلفین (زلفی)، زهره، شوربا (شوروا، شروا)، شوی، صفه (صوفه)، کفه (کپه)، گنده، لت، مرافعه، ملا، نبسه (نوسه)، نماز پیشین، نماز دیگر (دگه)، نماز شام (شم)، نماز خفتن، وثاق(وتاق) و نیز اصطلاحات و افعالی چون: از گردن خود بیرون کردن، برملاکردن، بنشست (بنچست)، خشک شدن ویله کردن از جمله مواردی است که ضمن کاربرد درتاریخ بیهقی هنوز در گویش محلی خواف مورد استفاده قرار می گیرد. در این پژوهش که ترکیبی از مصاحبه، مشاهده و مطالعه است پاره ای از این کلمات، تعبیرات و اصطلاحات شناسایی شده و شباهت ها و تفاوت های آوایی و معنایی آنان با گویش خواف خراسان به طور خلاصه مورد بررسی قرار گرفته است تاچه در نظر آید و چه مقبول افتد.

نویسندگان

عبدالغفور جامی رودی

کارشناسی ارشد زبان وادبیات فارسی، مدیردبیرستان حافظ ابرو

توفیق جامی رودی

دانشجوی کارشناسی فرش دانشگاه بیرجند