نگرش های مدیریتی و کارشناسانه به مقوله سواد رسانه ای در خانواده ها

خانواده به عنوان یک نهاد موثر در فرآیند آموزش و تربیت در هر نظام فکری و اعتقادی استاندارد جایگاه مشخص و تاثیر گذاری دارد و چنانچه مقوله آموزش در خانواده ها به شکلی صحیح پرورش بیابد افراد و جامعه متاثر از خانواده های رشد یافته طبعا به شیوه ای درست از تعامل دست می یابند چون فرآیند از یک بسترسازی اصولی آغاز شده و زمینه برای پیشرفت در سایر ابعاد فراهم می شود و اگر به رسالت و جایگاه خانواده توجه نشود و اقدامات و اصول تربیتی در خانواده ها نهادینه نشود جامعه از جنبه های مختلف آسیب خواهد دید و با توجه به آنکه تعامل با رسانه خصوصا در عصر حاضر نیازمند دانش و آموزش هایی است که باید در سطوح مختلف جامعه صورت گیرد لذا اگر اقدام برای ارتقای دانش رسانه ای از اساسی ترین بخش فرآیند یعنی خانواده به روشی مطلوب صورت گیرد هم جامعه بهتر خواهد توانست طرح های ارتقای سواد رسانه ای را توسعه دهد و هم افراد فعال در جامعه دارای دانش نسبی به سواد رسانه ای خواهند شد . با توجه پیشرفت و تحول ایجاد شده در ساختار ارتباطات و اطلاعات لذا فعالیت در حوزه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ... منطبق با قانون جامعه نیازمند دانش نوینی است تا شیوه آگاهانه ای از تعامل حاصل شود و در راستای آن به شکوفایی فرد و جامعه رسید و خانواده به عنوان یک رکن اصلی در روند اصلاح جامعه چنانچه این شیوه تعامل با رسانه یا سواد رسانه ای را آموزش دیده باشد می تواند محیط سالم خانواده را ایجاد کند و همسو با آن جامعه را متاثر نماید و در واقع هدف سواد رسانه ای در خانواده نیز ایجاد خانواده آگاه در تعامل با رسانه ، پرورش و آموزش افراد و ارتقای فرهنگ رسانه در جامعه می باشد به گونه ای که بتوان به یک ساختار استاندارد از لحاظ تولید محتوا و شیوه اجرایی از سواد رسانه ای دست یافت شیوه ای که سبب رشد دانش و تربیت منطبق با استانداردهای جهانی شود .

کلیدواژه ها:

سواد رسانه ای ، خانواده ، نگرش های مدیریتی ، رسانه و اصالت فرهنگی