مقایسه مدلهای رگرسیون کلاسیک و رگرسیون فازی در برآورد تراز سطح ایستابی آبخوان دشت نیشابور
محل انتشار: اولین همایش ملی فرصت های نوین تولید و اشتغال بخش کشاورزی در شرق کشور (در راستای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی)
سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 519
فایل این مقاله در 6 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NOPEA01_285
تاریخ نمایه سازی: 1 مرداد 1397
چکیده مقاله:
در مناطق خشک و نیمهخشک، کمبود آبهای سطحی موجب استفاده ی بیشتر از منابع آب زیرزمینی شده است. دشتنیشابور یکی از مهمترین دشت های پر آب در استان خراسان رضوی می باشد که نقش مهمی در تولید محصولات کشاورزی ایفامی کند. کاهش نزولات جوی از یکسو و برداشت بیرویه از این منابع آب زیرزمینی از سوی دیگر، باعث ایجاد متوسط افت 74سانتیمتر در سال شده است. لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسهی روشهای آماری کلاسیک (رگرسیون خطی چندگانه) و رویکردفازی (رگرسیون امکانی فازی) در پیشبینی سطح آب زیرزمینی دشت نیشابور میباشد. بدین منظور پارامترهای موثر بر تراز سطحآبخوان شامل بارندگی و تخلیه تعیین شد و با استفاده از روشهای زمین آماری نقشه های پهنهبندی به دست آمد و درنهایت بااستفاده از مدلهای رگرسیون فازی و کلاسیک سعی در برآورد تراز سطح آب زیرزمینی شد. یافته های پژوهش نشان داد دقت مدلرگرسیون فازی در پیشبینی سطح ایستابی بهمراتب بالاتر از مدل مبتنی بر رگرسیون کلاسیک بوده است. بالاترین دقت پیش بینیبرای مدل رگرسیون فازی امکانی در ماه خرداد با RMSE=6/05, R(2)=0/93 و MAE=6/01 مشاهده شده است. درنهایت می توان استفاده از رگرسیون فازی را به عنوان رویکردی نوین در برآورد تراز سطح ایستابی با دقت و کارایی مناسب، توصیه نمود.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سپیده زراعتی نیشابوری
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه علوم و مهندسی آب، دانشگاه بیرجند
محسن پوررضابیلندی
استادیار، گروه علوم و مهندسی آب، دانشگاه بیرجند
عباس خاشعی سیوکی
استادیار، گروه علوم و مهندسی آب، دانشگاه بیرجند
علی شهیدی
دانشیار، گروه علوم و مهندسی آب، دانشگاه بیرجند