نگرش روانشناختی به رابطه محیط، رفتار و ادراک جنسیتی

برای سازگاری رفتار با محیط نکاتی اساسی باید در نظر گرفته شودکه یکی از این نکات توانایی های زیست شناختی انسان های متفاوت است؛ این توانایی ها بین کودک یا بزرگسال و در جنسیت های مختلف متفاوتند.زنان و مردان، ساختار شخصیتی متفاوتی دارند. با تاکید بر اینکه همه ابعادشخصیتی زن و مرد متفاوت نیست و بسیاری از آنها به یکدیگر شبیه است؛ تمایزات جنسیتی را در آن حد میدانیم که از دو نیمرخ شخصیتی متفاوت صحبت کنیم.هنگامیکه ویژگیهایشخصیتی زنان و مردان را ترسیم می کنیم، تفاو تهایی می یابیم که به جهت آماری و تفسیری معنادار است .جالب اینجا است که اینتفاو تها، حتی درعمیقترین رگه های شخصیت نیز قابل مشاهده است؛ زیرا شخصیت، قابل تقسیم به رگه های عمقی یا بنیادی است که معمولا تغییر نمی کند و پایدار است و در زیست شناسی وارثى ریشه دارد؛ ویژگیهای روبنایی که عمق کمتری دارند، قابلیتتغییرپذیری بیشتری دارند. انسان دارای استعدادهای بالقوه است که می بایست این استعدادها بصورت بالفعل درآید در حرفه معماری و خصوصا در تفکر طراحی لازم است با شناختی صحیح از نحوه فکر کردن و مراجعه به این استعدادها دست بکار گردید. که از این حوزه می توان با تفاوت میان مسائل ادراکی در زنان و مردان، تفکر طراحی معماری را در فرایند طراحی تبیین نمود،.فرایند طراحی مجموعهمراحلی است که یک معمار به صورت خوآگاه یا ناخودآگاه برای رسیدن به طرح و ایده های خود طی می کند در مورد روند این فرایند و انواع آن بحث های بسیاری صورت گرفته است یکی از مواردی که شاید در روند خلق یک اثر کمتر بررسی شده است شالوده و بنیانهای فکری خالق اثر است البته نمی توان حد و مرز و قاعده و قانون مشخصی برای ذهن طراح در نظر گرفت ولی بنیانهای فکری طراح از جمله مواردی است که بر اثر وی تاثیر انکار ناپذیری دارد.