بررسی رابطه شیوه فرزند پروری و عزت نفس والدین با اختلالات رفتاری دانش آموزان دوره اول متوسطه مدارس شهرستان چرام در سال 96

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 613

فایل این مقاله در 17 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

OSCONF02_115

تاریخ نمایه سازی: 30 شهریور 1397

چکیده مقاله:

اختلال های رفتاری کودک، اختلال های شایع و ناتوان کننده ای هستند. محققان دریافته اند که اختلال های رفتاری معمولا نخستین بار در سالهای آغازین دوره ابتدایی مشاهده می شوند و اختلالهای رفتاری به طور چشمگیری بر عملکرد تحصیلی و اجتماعی کودکان تاثیر منفی می گذارد و احتمال ابتلا به بیماری روانی در دوره بزرگسالی را افزایش می دهند. عوامل و شرایط زیادی می توانند در سلامت روان و رفتاری کودکان تاثیر مستقیم و غیرمستقیم داشته باشد. یکی از عوامل شیوه های فرزندپروری والدین می باشد. خانواده یکی از مهمترین و اساسی ترین سازمان هایی است که بر رشد کودک یاری می دهد. در خانواده است که کودک نخستین چشم انداز را از جهان پیرامون خود بدست می آورد و احساس وجود می کند. یعنی می آموزد چگونه غذا بخورد، لباس بپوشد،حرف بزند، معاشرت کند، محبت و احترام روا دارد تا رفتارش مورد قبول واقع شود. شیوه های فرزندپروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای از رفتارها که تعاملات والد و کودک را در طول دامنه گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند و یک جو تعاملی تاثیرگذار را بوجود می آورد تعریف می شود. شیوه های فرزندپروری یک عامل تعیین کننده و اثرگذار است که نقش مهمی در آسیب شناسی روانی و رشد کودکان بازی می کند. منظور از سبک های فرزندپروری روش هایی است که والدین برای کنترل فرزندان خود در پیش می گیرند. فرزندپروری دو جنبه گسترده دارد جنبه ی اول پرتوقع بودن است، برخی از والدین معیارهای عالی برای فرزندانشان مقرر می کنند و از آنها توقع دارند که این معیارها را برآورده سازند. والدین دیگر توقع خیلی کمی دارند و به ندرت سعی می کنند رفتار فرزندانشان را تحت تاثیر قرار دهند (نادری،نراقی، 1389 : 4). جنبه ی دوم پاسخ دهی است برخی والدین نسبت به فرزندان خودپذیرا هستند و به درخواست های آنان پاسخ می دهند. آنان غالبا به بحث آزاد و گفتگو با فرزندانشان می پردازند، برخی والدین هم طرد کننده و بی اعتنا هستند. عامل دیگری که می تواند بر رفتار و روان کودکان تاثیرگذار باشد عزت نفس آنهاست. انسان نیازمند عزت نفس است. عزت نفس بالا از عوامل مثبت و موثر در بهداشت روانی و عزت نفس پایین از عوامل متعددکننده ناراحتی های روانی می باشد. عزت نفس عبارتست از احساس ارزشمندبودن و این حس از مجموع افکار، احساسات، عواطف و تجربیاتمان در زندگی ناشی می شود. افرادی که احساس خوبی نسبت به خود دارند معمولا احساس خوبی نیز به زندگی دارند آنها می توانند با اطمینان با مشکلات مواجه شوند و از عهده آنها برآیند (آقاجانی، 1389 :4).

نویسندگان

سیده مینا خیری

کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی

سیده مونس حسینی

عضو هییت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گچساران