بررسی شیوه های ختم سخن در غزلیات بیدل دهلوی

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 311

فایل این مقاله در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

OSPL02_093

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

لازمه ی کلام ادبی و هنرمندانه بافت و ساختاری منطقی و مستحکمی است که سزاوار آغاز و انجامی نظام یافته است این انسجام که شرط فصاحت و بلاغت کلام است ایجاب می کند که شاعر (گوینده) همانگونه که برای آماده سازی ذهن مخاطب در ارایه مطالب تلاش می کند، کلام خود را نیز ناگهانی به پایان نرساند. بر ا ساس برر سی های به عمل آمده در زبان ادبی بیدل دهلوی شگردهای خا صی برای به پایان ر ساندن غزل جلب نظر می نماید که شای سته ی کلام مستحکم اوست این شیوه ها و ترفندهای ادبی سبب گردید در این مجال به بر شمردن و دسته بندی برخی از شاخص های سبکی وی که حاکی از تعمد و توجه بیدل به چکونگی ختم کلامش ا ست بپردازیم. یافته های به د ست آمده گویای این مطلب ا ست که از نظر محتوایی مباحث خاص عرفانی مانند حیرت، دعوت به ت سلیم و ر ضا، محو و فنا و تاکید بر بی اعتباری دنیا وهمچنین نقد ا شعار تو سط خود شاعر مانند اشاره به دیر یاب بودن سخن، مفاخره و....در پایان غزل جای گرفته است. علاوه بر آن مضامین خاص عاشقانه چون نرسیدن به کنه عشق،وصف ناپذیری آن و ... اموری هستند که در مقطع شعر جای گرفته اند. از نظر لفظی نیز به کار بردن برخی از واژه ها که مفهوم پایان و تمام شدن را به ذهن متبادر می کنند مانند؛دم مزن،بس ا ست، خاموش،مگو و ...در مقاطع غزل بیدل جای خود را باز کرده است آنچه از این بحث استخراج می شود این است که بیدل با حذاقت و خلاقیت ادبی خود ضمن به کار بردن اسلوب های علمی وحفظ استقلال ابیات ارتباط معنایی خاصی را با ساختار غزل ایجاد نموده است

کلیدواژه ها:

بیدل دهلوی ، پایان شعر ، حسن مقطع ، سبک هندی ، محتوا و ساختار غزل

نویسندگان

شراره الهامی

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج