مقایسه نتایج رویکردهای مختلف بهینه سازی چند هدفه در حل مساله قرارگیری در مدار برق از منظراقتصادی و زیست محیطی

آگاهی از مسایل زیست محیطی در سطح جهانی و سیاست های اخیردر این زمینه بسیاری از صنایع را وادار به تجدید ساختارهای خود در جهت کاهش انتشار آلاینده های زیست محیطی نموده است. یکی از راه های تجدید ساختار، پیاده سازی مشکلات اقتصادی و زیست محیطی قرارگیری در مدار 1 ، در قالب مدل های ریاضی است. در صورتی که تصمیم به رفع همزمان مشکلات اقتصادی و زیستمحیطی این حوزه اتخاذ شود، با مسایل بهینه سازی چند هدفه غیرخطی مقید مواجه خواهیم بود. مطالعه پیش رو، رویکردی ترکیبی برای حل مشکلات قرارگیری در مدار از منظر اقتصادی و زیست محیطی ارایه خواهد نمود. در این پژوهش داده های مربوط به شش نیروگاه تولید برق جمع آوری و بهینه سازی بر روی آن ها انجام شد. در این راستا از دو 2 تکنیک جداگانه از سری روش های بهینه سازی چند هدفه استفاده شد و در انتها پاسخ های بدست آمده از دو روش مقایسه شدند.بدین جهت در مرحله اول با بهره گیری از روش بهینه سازی چند 3 هدفه معیار جامع پاسخ های بهینه محاسبه شد و در گام بعد با 4 بکارگیری الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نامغلوب مجموعه جواب بهینه پارتو حاصل شد. در ادامه این بخش با اتخاذ رویکرد5 تصمیم گیری چند شاخصه رتبه بندی 6 ، پاسخ های جبهه پارتو شدند؛ این رتبه بندی با روش تصمیم گیری TOPSIS انجام شد.

کلیدواژه ها:

بهینه سازی چند هدفه ، روش معیار جامع ، الگویتم ژنتیک با مرتب سازی نامغلوب ، TOPSIS ، تولید برق ، قرارگیری در مدار برق