رابطه ی میزان استفاده از شبکه های اجتماعی با سلامت روان فرزندان با توجه به نقش واسطه ای طلاق عاطفی والدین در شهر قاین

پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ی میزان استفاده والدین از شبکه های اجتماعی با سلامت روان فرزندان با توجه به نقش واسطه ایطلاق عاطفی والدین در شهر قاین انجام شد.این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی و با جامعه آماری کلیه دانشآموزان دوره ابتدایی شهر قاین در سال تحصیلی 96-95 و والدینآنها صورت گرفت. لذا از روش نمونهگیری تصادفی و با کمک جدول مورگان تعداد 100 دانشآموز و والدین آنها استفاده گردید و برایجمع آوری داده ها نیز از تکنیک پرسشنامه و پرسشنامه های طلاق عاطفی گاتمن (2008)، سلامت روان گلدبرگ (1979) و پرسشنامهمحقق ساخته استفاده از شبکه های اجتماعی بهره گرفته شد و در انتها داده ها به کمک نرمافزار spss 19 و آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج نشان داد که بین استفاده والدین از شبکه های اجتماعی و سلامت روان فرزندان رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و همچنین بیناستفاده والدین از شبکه های اجتماعی و طلاق عاطفی والدین نیز رابطه مثبت و معنیداری مشاهده گردید. ضمنا بین طلاق عاطفیوالدین و سلامت روان فرزندان نیز رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که متغیر میزان استفاده ازشبکه های اجتماعی والدین به صورت غیرمستقیم یعنی از طریق نقش میانجی متغیر طلاق عاطفی والدین بر روی سلامت روان فرزنداناثر می گذارد. همچنین متغیر طلاق عاطفی والدین به صورت مستقیم بر متغیر وابسته نهایی (سلامت روان فرزندان) تاثیر می گذارد بهصورتی که با افزایش طلاق عاطفی در والدین میزان سلامت روان فرزندان کاهش می یابد.میزان استفاده والدین از شبکه های اجتماعی بر طلاق عاطفی والدین و همچنین بر روی شرایط زندگی و روانشناختی از جمله سلامتروان فرزندان تاثیر متقابل و مثبتی دارد لذا آموزش روشهای صحیح استفاده از شبکه های اجتماعی و با آموزش ارتباط صحیح والد-فرزندی میتوان راهگشای موفقیت های آتی دانش آموزان باشد.

کلیدواژه ها:

سلامت روان ، شبکه های اجتماعی ، طلاق عاطفی