نیمرخ وکسلر در کودکان سرآمد: ارتباط آن با صفت اضطراب، بدتنظیمی هیجان و ناهمگنی در فرآیند استدلال پیاژه

سال انتشار: 1399
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 684

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PHCONF05_115

تاریخ نمایه سازی: 19 شهریور 1399

چکیده مقاله:

زمینه / هدف: اغلب کودکان سرآمد (IQ≥130) به سبب مشکلات اجتماعی هیجانی و / یا ناسازگاری در مدرسه و عملکرد تحصیلی ضعیف به کلینیک اطفال و یا کلینیک های عصب روانپزشکی کودکان مراجعه می کنند. در میان آنان، به نظر می رسد افرادی که دارای الگوی ناهمزمانی رشدی هستند الگوی رشد غیرهمگن که در ناهمخوانی در عملکرد کلامی (SVPD) نیمرخ هوش وکلسر نمود می یابد از نظر هیجانی و رفتاری اختلالات بیشتری دارند. هدف مطالعه حاضر بررسی این دو مقولگی بالینی با استفاده از رویکرد آسیب شناسی روانی شناختی می باشد. روش ها: صفت اضطراب و بدتنظیمی هیجان در دو گروه از کودکان سرآمد که به کلینیک مراجعه کرده بودند (n=107 و n=136) مورد بررسی قرار گرفت؛ در بررسی مقدماتی نیز استدلال ادراکی در تکالیف گسترده پیاژه در یک گروه کم جمعیت دیگر مورد سنجش قرار گرفت (n=12). نتایج: در کودکان SVPD در مقایسه با کودکانی که دارای نیمرخ وکسلر همگن هستند، موارد زیر مشاهده شد: 1- کاهش شیوع اشتغال ذهنی اجتماعی اضطراب، (11 درصد در براربر 27.4 درصد، p<0.05).؛ 2- افزایش شیوع بدتنظیمی هیجانی (58.7 درصد در برابر 41.3 درصد، p<0.05).؛ 3- افزایش شیوع ناهماهنگی شناختی پاتولوژیک در تکالیف پیاژه (87.5 درصد در برابر 0.00 درصد؛ 0.05). نتیجه گیری: نتایج وجود ناهماهنگی بالینی در اختلالات رفتاری کودکان سرآمد را تایید می کنند؛ بدین صورت که کودکانی که از نظر رشدی ناهماهنگ تر هستند، ویژگی های آسیب شناسی روانی شدید تری دارند. بنابراین می توان گفت ناهماهنگی رشدی در ارزیابی مشکلات رفتاری و هیجانی کودکان سرآمد از اهمیت بالایی برخوردار بوده و مستلزم بررسی بیشتر نیمرخ می باشد.

نویسندگان

ماهان عطشان

کارشناسی تعلیم و تربیت

حسین قاسمی

دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی

علی ابراهیمی

ارشد روانشناسی بالینی

سجاد کرمی

کارشناسی تعلیم و تربیت

محمدهادی شفیع یاری

کارشناسی ارشد مدیریت

علی روستایی

کارشناسی الهیات