ضرورت برنامه درسی فطرت گرا در عصر جهانی شدن

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 890

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSCONF05_271

تاریخ نمایه سازی: 4 مهر 1396

چکیده مقاله:

از منظر اسالمی می توان گفت که فطرت هم سرمایه تربیت است و هم راهنمای تربیت و هم مبنا و معنای آن است. بر اساس شواهد آیات و روایات، یک معرفت و گرایش ذاتی خداگرایی تحت عنوان فطرت در انسان وجود دارد که نقش یک قطب نمای و یک مسیریاب الهی را در زندگی بر عهده دارد. فطرت و قطب نمای الهی در انسان قرار داده شده است تا مسیر را مشخص کند. اما سوال این است چه چیزی قطب نما را دچار اختالل و مشکل می سازد چه چیزی حوزه های مغناطیسی قطب نما را به هم می ریزد مثال قطب نما باید شمال را نشان دهد، اما با تاثیر نیروهای دیگر، جهت دیگری را نشان می دهد. فطرت نیز قطب نمای الهی است و یک گیرنده ی الهی است. همان طور که بیان گردید، اگر فطرت به عنوان یک گیرنده ی ربوبی الهی نباشد، الرسال الرسل نیز بی معنا است و بالعکس اگر فطرت باشد و ارسال الرسل نیز نباشد، وجود فطرت نیز بی معنا است. چرا که فطرت با هدایت الهی، هدایت الهی با فطرت در هم آمیخته است. لذا پرورش فطرت را بایستی با توجه به آرامان های اساسی اسالمی مد نظر قرار گیرد، بنابراین از این منظر، تربیت اسالمی یک مدل تعلیم و تربیت فطرت گرا است، البته نه در معنای ذات گرایی یا بنیاد گرایی رایج در فلسفه های تربیت معاصر. فراروی رشد فطرت موانعی وجود دارد. یکی از موانع شکوفایی خداجویی اشان، آلودگی روح به گناهان است. اصوال آلودگی به گناهان دل را از خدا دور می کند و پاکی و لطافت نخستین آن را از بین می برد. لذا فطرت چنین انسانی نمی تواند شکوفا شود. همچنین آلوده بودن و غرق شدن جامعه در شهوت پرستی و هوای نفس، تحریک شهوات و تن پروری و حیوان صفتی از عوامل انحراف یا بی اثر شدن فطرت الهی انسان است. چرا که این امور با هر گونه احساس تعالی اعم از مذهبی یا اخالقی یا علمی یا هنری، منافات دارد، آدم شهوت پرست حتی احساس عزت و شرافت و سیادت و شهامت و شجاعت را از دست می دهد و اسیر شهوت می شود و جاذبه های معنوی او را نمی کشد. همانطور که فی المثل خداوند متعال نیز می فرماید که: ان اهلل لا یهدی القوم الفاسقین مطهری، 4731 ،ص 151 . عوامل دیگری که مانع هدایت فطری انسان شود، محیط نامناسب است. برای مثال در جامعه ای که عقیده رسمی ماتریالیسم است، شنیدن ندای فطرت و پاسخ درست به آن، مانند حرکت بر خالف جهت رودخانه است و حتی ممکن است باعث از دست دادن موقعیت های اجتماعی افراد شود. به عالوه، بیان نادرست مفاهیم دین، به صورت ایجاد تصور نامعقول و غیر علمی از خدا و صفات او یا ایجاد تعارض میان دین و سایر فطریات و تمایالت طبیعی بشر از عوامل تضعیف فطرت است. مرزوقی و حدادنیا، 4737 ،ص 413 در این مقاله سعی شده است با یک برنامه درسی فطرت گرا که با عصری که در حال جهانی شدن منطق باشد تهیه شود.

نویسندگان

محمد امین بدیعی

دانشجوی کارشناسی دانشگاه فرهنگیان شهید مطهری شیراز