مقایسه طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناختی در دانشجویان مبتلا به فوبی اجتماعی و بدون مشکل روانپزشکی

سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 482

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

PSYCONGRESS09_148

تاریخ نمایه سازی: 6 بهمن 1395

چکیده مقاله:

هدف: بررسی های اخیر نشان داده اند که اختلالات اضطرابی بیشترین فراوانی را در سطح کل جمعیت دارند (رحمتی و سعیدی، 1392). فوبی اجتماعی یکی از شایع ترین اختلال های کودکی و نوجوانی است. این اختلال در 1/1 و 7/3 درصد از جمعیت کلی کودکان و نوجوانان دیده می شود و بین 3 تا 13 درصد در جمعیت بزرگسالان گزارش شده است(مورای، کوپر، کرسول، شوفیلد و سک، 2014). مدل شناختی- رفتاری اختلال اضطراب اجتماعی که توسط رپی و هیمبرگ ارایه شده است، فرآیندهای شناختی سوگیرانه را در تداوم این اختلال مهم فرض می کند. این مدل بر این فرض است که پیش بینی موقعیت یا خود موقعیت مفروضه هایی را در ذهن افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی فعال می کند (محمدی، زرگر، امیدی، باقریان سرارودی،1392). این مطالعه با هدف تعیین تفاوت بین طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناخت در دانشجویان مبتلا به فوبی اجتماعی و بدون مشکل روانپزشکی انجام شد. روش: پژوهش از نوع پس رویدادی بود. جامعه آماری شامل مراجعه کنندگان به مراکز درمانی روانپزشکی و روان شناختی و مشاوره دانشگاهی شهر تهران در سال 1394 بود که توسط روانپزشک یا روانشناس بالینی مرکز درمانی، اختلال فوبی اجتماعی آنان تایید شده است. گروه کنترل را افراد عادی از دانشجویان تشکیل می دادند که بر اساس خوداظهاری تشخیص محور I و یا II برجسته برای آن ها مطرح نبود. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، برای هر دو گروه دارای فوبی و بدون فوبی اجتماعی در دانشجویان، تعداد نمونه 120 نفر تعیین شد(60 نفر دارای اختلال فوبی اجتماعی و 60 نفر بدون اختلال فوبی اجتماعی). حجم نمونه با در نظر گرفتن میزان شیوع اختلال فوبی اجتماعی بدست آمد. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسش نامه ی طرح واره ی یانگ، پرسش نامه باورهای فراشناخت و مقیاس فوبی اجتماعی کانور استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناخت در دانشجویان مبتلا به فوبی اجتماعی و بدون مشکل روانپزشکی تفاوت معنا داری وجود داشت (001/0>P). همچنین بین طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناخت رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. طرحواره های ناسازگار اولیه و کنترل ناپذیری(05/0 P≤؛ 374/0r=)؛ اطمینان شناختی(05/0 P≤؛ 403/0r=)؛ کنترل افکار(05/0 P≤؛ 214/0r=)؛ خودآگاهی شناختی(05/0 P≤؛ 306/0r=)؛ نمره کل باورهای فراشناختی(05/0 P≤؛ 408/0r=) رابطه مثبت و معنی داری دارد. اما بین مولفه باورهای مثبت درباره نگرانی و طرحواره های ناسازگار اولیه (179/0r=) رابطه معنی داری یافت نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده طرح واره های ناسازگار اولیه در دانشجویان مبتلا به فوبی اجتماعی ناکارامدتر هستند. با شناسایی طرح واره های فوق پیش از ابتلای فرد به فوبی اجتماعی و اندازه گیری شدت این طرح واره ها می توان راهبردهای مداخله ای مناسبی را در جهت کاهش این طرح واره ها به عمل آورد. طرح واره های ناسازگار اولیه از خود بیگانگی اجتماعی، شکست، رهاشدگی و بازداری هیجانی می توانند اختلال فوبی اجتماعی را پیش بینی کنند. ضمنا باورهای فراشناخت در دانشجویان مبتلا به فوبی اجتماعی ناکارامد هستند. ابعاد فراشناختی از جمله باورهای فراشناختی مثبت در زمینه نگرانی و اعتماد شناختی پایین می تواند از عوامل به وجود آورنده فوبی اجتماعی باشند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین طرحواره های ناسازگار اولیه و باورهای فراشناخت رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. این نتیجه با تحقیقات کارترایت-هاتون و ولز، 1997؛ ولز، پاپاجورجیو، 2001؛ ولز و کارتر، 2001؛ بورکووک و رومر، 1995؛ پریزنیتو، ریداندو دلگادو، ماتئوس و بوئنو، 2010؛ یاریس، 2010همسو و همخوان است که رابطه مثبت باورهای فراشناختی با اضطراب و انواع اختلال های اضطرابی را نشان داده اند. پیشنهاد می شود در مراکز مشاوره و روان درمانی برای رفع باورهای فراشناختی مختل دانشجویان مبتلا به فوبی اجتماعی توسط روانشناسان، این بیماران تحت آموزش های فردی یا گروهی درمان فراشناختی قرار گرفته تا در جهت رفع باورهای مختل این افراد گام های موثری برداشته شود.

کلیدواژه ها:

طرح واره های ناسازگار اولیه ، فراشناخت ، فوبی اجتماعی ، دانشجویان

نویسندگان

بشرا محمدی

کارشناس ارشد روان شناسی بالینی- دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران

ندا علی بیگی

دکترای روان شناسی بالینی- استادیار گروه روان پزشکی دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی