بررسی روانشناختی امنیت اجتماعی و تاثیر آن بر امنیت ملی

برقراری و ایجاد محیطی امن و باثبات از جمله دغدغه های هر حکومتی تلقی می شود و امنیت ملی هر کشوری جدا از امنیت اجتماعی آن نیست، از این رو داشتن یک جامعه با ثبات از مهم ترین وظایف دولت بوده است، اما قبل از آنکه حکومت بتواند ایجاد چنین محیطی اقدام کند باید ساختارهای داخلی، کارکردها و وظایف خود را در پیش بینی می کند تا منجر به بحران و ناهنجاری داخلی نشود. شکل گیری یک جامعه ایمن تنها از وظایف دولت نیست، بلکه مشارکت مردم در شکل گیری یک محیط امن نقش بسزایی دارد. بخصوص که بسیاری از ناهنجاری های داخلی به وسیله خود انجام ایجاد می شود، در واقع یک سری تهدیدهای بیرونی هستند که با برهم زدن نظم درون جامعه امنیت ملی را به خطر می اندازد، از این واکنش ها و سیاست هایی که در مقابله با این تهدیدها وجود دارد، اهمیت پیدا می کند. هدف این مقاله پرداختن به مقوله امنیت اجتماعی است و اینکه تهدیدهای فرهنگی و اجتماعی داخلی و بین المللی چه تأثیرات منفی بر امنیت اجتماعی دارد؟ گرچه برداشت های متفاوتی در زمینه تهدیدات فرهنگی و اجتماعی وجود دارد، اما وجه بارز این تهدید به زیر سؤال رفتن مبانی و ارزش های اصولی و اعتقادی نظام است- که نمونه این تهدیدات را می توان پدیده ای جهانی شدن و غالب شدن فرهنگ بیگانه دانست-که ممکن است تأثیرات سویی میان پذیرش ارزش های جدید ورزش های داخل یک نظام بگذارد. از این رو قبل از هر چیز ایجاد یک بستر فرهنگی که بتواند این دوگانگی را در خط سیر مثبت آن تعریف کند، پس یک نظام فرهنگی کشور لازم و ضروری است، البته این پتانسیل را می توان از طریق تبلیغ ارزش های فرهنگی و اجتماعی میان مردم تقویت کرد.

کلیدواژه ها:

امنیت ، امنیت اجتماعی ، امنیت ملی ، مشارکت مردم ، جامعه ، دولت ، فرهنگ ، تهدیدهای داخلی و خارجی