رهیافت تفسیری در نظریه ی اجتماعی مدرن با تأکید بر روش شناسی قوم نگارانه

روش شناسی قومی از گرایش های اصلی رویکرد تفسیری و حوزه ی جامعه شناسی خلاق است که در دهه ی شصت میلادی مورد توجه برخی از اندیشمندان حوزه ی علوم اجتماعی قرار گرفت و توانست در مدت کوتاهی به یکی از جریان های اصلی تفسیری تفهمی تبدیلشود. تأکید بر سطح خرد در نظریه پردازی، توجه به زندگی روزمره، تحلی تعاملات میان فردی، تأکید بر زبان و کنش گفتاری، تحلیلگفت و گو، استفاده از روش های پژوهش تجربی بدیع، انتقاد به جریان اصلی جامعه شناسی و ... از مهم ترین ویژگی های این نظریه به شمار می آید. مهم ترین نظریه پرداز این رویکرد هارولد گارفینک است که با الهام گرفتن از رویکرد فلسفی ادموند هوسرل و رویکرد معرفتی تفسیری آلفرد شوتس توانست با انجام آزمایش های تجربی گوناگون فص جدیدی از نظریه ی اجتماعی را بگشاید. در این مقاله ضمن اشاره به برخی از مهم ترین مفاهیم و مداحث در رویکرد تفسیری و حوزه ی جامعه شناسی خلاق، به آراء و دیدگاه هیای هارولید گارفینکل ، هاروی ساکس و ارون سیکورل در این خصوص پرداخته شده است.

کلیدواژه ها:

رویکرد تفسیری ، روش شناسی قوم نگارانه ، تحلی گفت وگو ، کنش گفتاری ، زندگی روزمره