بررسی سطح سرمی 25هیدروکسی ویتامین د در کودکان مبتلایان به صرع تحت درمان با والپروات سدیم

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 443

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RCNE01_010

تاریخ نمایه سازی: 25 آذر 1398

چکیده مقاله:

زمینه: صرع یکی از شایعترین اختلالات نورولوژیک در اطفال محسوب می شود. مصرف داروهای ضد صرع در اطفال ممکن است عوارضی نظیر اختلال در متابولیسم استخوان و اختلال در جذب ویتامین د را داشته باشد. عوارض دارویی یکی از مشکلات مهم در درمان بیماران مبتلا به صرع می باشد. داروی والپروات سدیم یکی از داروهای ضد تشنج است که به طور گسترده در اطفال ، مورد استفاده قرار میگیرد. از جمله عوارض این دارو میتوان عوارض گوارشی ، افزایش آنزیم های کبدی ، هپاتیت کشنده ، اختلال سطح جذب ویتامین د و...را نام برد. اهداف: بررسی سطح سرمی 25هیدروکسی ویتامین د در بیمارانی که به مدت طولانی تحت درمان با والپروات سدیم بوده اند وارائه پیشنهاداتی جهت کاهش عوارض ناشی از مصرف این دارو در بیماران . مواد و روشها: این مطالعه ی مروری با جستجو در پایگاه های معتبر علمی داخلی ( SID . Google scholar ) و خارجی ( Pubmed. Scienced direct ) و با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط صورت گرفته است.یافته ها: تحقیقات اخیر نشان داده اند که داروهای ضد تشنج از جمله والپروات سدیم به طور شایعی سبب کاهش سطح سرمی ویتامین د میشوند. هم چنین کاهش اندازه گیری دانستیته مغز استخوان (BMD) دربیمارانی که طولانی مدت تحت درمان با والپروات سدیم بوده اند به اثبات رسیده است. از این رو اندازه گیری دوره ای سطح 25هیدروکسی ویتامین د در کودکان مبتلا به صرع تحت درمان با والپروات سدیم توصیه میشود.بحث و نتیجه گیری: شیوع کمبود ویتامین D در کشور ما درحدود85-05 % گزارش شده است . با توجه به تاثیر داروهای ضد تشنج در تشدید کمبود ویتامین D ،بررسی وضعیت ویتامین D در افراد تحت درمان با این دارو ها در کشور ما ضروری به نظر می رسد.همچنین مصرف پروفیلاکتیک ویتامین د در این بیماران ضروری به نظر میرسد. با توجه به عوارض ذکر شده توصیه میشود که این دارو در کودکان کمتر از 2سال و زنان باردار مبتلا به صرع مورد استفاده قرار نگیرد.

کلیدواژه ها:

صرع - 25 هیدروکسی ویتامین د - والپروات سدیم .

نویسندگان

شکیبا رحیمی کاخکی

دانشجوی پزشکی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشکده علوم پزشکی گناباد ، مشهد، ایران