مولانا و تفکرات معرفتی وی

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 329

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

RELIGI02_075

تاریخ نمایه سازی: 4 شهریور 1398

چکیده مقاله:

جان در تعالی و کمال جویی نیازمند معرفتی است که وی را دگرگون سازد، از این رو شناختی که حاصل معرفت های حسی وعقلانی باشد، در درک معرفت شهودی ناقص شمرده می شوند .در نگاه مولوی معرفت حسی مقدم بر سایر معرفت هاست زیرا شناخت مستلزم داشتن تصورهای ذهنی است .اما این معرفت حسی در مرتبه شهود قادر نیست که تجلیات حق را درک نماید .فهم تجلیات حق مستلزم بهره مندی از حواس باطنی است .حواس ظاهری به واسطه تکیه بر عقل نظری که یکی از نتایج آن عقل بحثی است، راهی به مرتبه شهود نخواهد داشت .این عقل دمادم در معرض پندار و خیال است .از این رو مقید در محدوده خویش است و راهی به تکامل ندارد. عقل ایمانی، عقلی یقین آور است که در درک تجلیات حق دچار زوال نمی شود .این عقل تدبیر امور باطنی می کند ولی در شناخت واقعی خداوند ناتوان است. مولانا جلالدین محمد بلخی، از بزرگترین شاعران ایرانی در عرفان و تصوف اسلامی است تا جایی که برخی از صاحب نظران، مثنوی او را بزرگترین اثر عرفانی در تاریخ ادبیات جهان نامیده اند. در این پژوهش به بررسی تفکرات معرفتی مولانا خواهیم پرداخت.

نویسندگان

پروین درویشی

دانش آموخته کارشناسی ارشد، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زاهدان