هنر سخن سرایی فردوسی

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 394

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SHAHNAMEH01_020

تاریخ نمایه سازی: 29 اردیبهشت 1398

چکیده مقاله:

در قرون سوم و چهارم هجری به دلیل تحولات فرهنگیای که در ایران رخ داد عدهای از شاعران و سخن سرایان بلند آوازه به سراغ خداینامه ها و اساطیر و داستانهای ملی رفتند تا به شیوهای نوین بستری برای استمرار آرمانها و اندیشه های ملی و تاریخ باستانی ایران فراهم کنند. همین جریان باعث شد سنتی نو پا به نام شاهنامه سرایی در ادب فارسی شکل گیرد و کسانی چون ابوعلی بلخی، مسعودی مروزی، دقیقی توسی و... به این راه قدم بگذارند، اما تمامی شاهنامه های پیش از فردوسی از بین رفتند و اگر فردوسی گشتاسب نامه دقیقی توسی را در دل شاهنامه خود جای نمیداد این اثر نیز به فراموشی سپرده میشد. علل مختلفی را میتوان برای ماندگاری شاهنامه فردوسی ذکر کرد همچون جامعیت این اثر، خردگرایی فردوسی، تفسیر عقلانی اساطیر و ملموس کردن آنها برای مردم و ... . بر اساس نظر نگارنده مهمترین عامل جاودانگی و ماندگاری شاهنامه، هنر فردوسی است، زیرا چنانکه از شاهنامه نمایان است، فردوسی به عنوان یک سخنسرای بزرگ و حکیم برجسته، بر اصول سخنسرایی و بلاغت و زیباییهای کلامی دوره خود تسلط داشته و آنها را به بهترین شیوه در شاهنامه به کارگرفته است. به عنوان مثال: زمین بنده و رخش گاه من است نگین گرز و مغفر کلاه من است یا: اگر چرخ گردان کشد زین تو سرانجام خشت است بالین تو فردوسی در کمال سادگی و شیوایی از بسیاری عناصر بدیعی و بیانی در شعر استفاده کرده و با ظرافتی هنری نکاتی در دلالتهای ثانوی کلام و معانی مجازی و کنایی گنجانده است، که ابیات به ظاهر ساده او را چند بعدی کرده و همین نکته عامل جاودانگی شاهنامه شده است.

کلیدواژه ها:

نویسندگان

وحید رویانی

استادیار دانشگاه گلستان