چهره اسکندر در شاهنامه

سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,583

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SHAHNAMEH01_043

تاریخ نمایه سازی: 29 اردیبهشت 1398

چکیده مقاله:

اسکندر به سبب ویرانی و کشتار و غارتهایش در منابع قدیم ایرانی گجسته خوانده شده، اما در منابع متاخر تحت تاثیر افسانه ها و خیالپردازیهای یونانی از او به نیکی و بزرگی یاد شده و شخصیتی مثبت یافته است. محققان عمدتا تردید ندارند که شخصیت اسکندر در شاهنامه منفی است، اما وجود دو مساله را با این شخصیت منفی در تناقض دیده اند؛ یکی روایت برادری دارا و اسکندر و دیگری نقل مفصل سرگذشت وی؛ تا جایی که تصور کرده اند این نقل مفصل دلالتی بر مقبولیت و چهره مثبت یافتن اسکندر است. در مقاله حاضر نشان داده شده که نسبت برادری دارا و اسکندر نه برای جبران شکست و حفظ غرور ملی، بلکه یک طنز گزنده نسبت به عملکرد ناشایست حاکمانی بوده که با بی تدبیری یا خودفروختگی راه را برای تجاوز بیگانه هموار میکرده اند. نقل مفصل داستان اسکندر در شاهنامه نیز به علت سرسلسله سلوکیه بودن اسکندر با دوره حکومت نسبتا طولانی در تاریخ ایران است و دلالتی بر نگاه مثبت به اسکندر نمی کند؛زیرا در ضمن آن مطالبی گنجانده شده که حاوی نوعی اعتراض و انتقاد نسبت به نژاد و تبار اوست و افسانه هایی را که برای تثبیت اسکندر و جانشینان وی درست شده است، نقش بر آب میکند.

نویسندگان

تیمور مالمیر

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کردستان