آب کرم مقایسه داستان مرد اعرابی و خلیفه در مصیبت نامه عطار و مثنوی مولوی

داستان مرد اعرابی و خلیفه از داستان های مشترک در مصیبت نامه ی عطار و مثنوی مولوی است که نخستین بار این داستان راعطاربه نظم کشیده و سپس مولوی با اخذ شمای کلی داستان در جهت بیان مقاصد عرفانی- تعلیمی خویش تغییراتی را در حوادث و شخصیت ها ایجاد نموده و با روش داستان پردازی فوق العاده ی خود این داستان را با تفصیل بیشتری به تصویر کشیده است .در این مقاله با دیدی موشکافانه به مقایسه ی این دو داستان و بیان وجوه شباهت و تمایزو نیز بیان نکات عرفانی در آن دو پرداخته شده است.باید اذعان داشت که در نگاه اولیه به نظر می رسد این دو داستان دارای مضمونی کاملاً مشترک باشند ولی اگر دقیق تر به ماجرای دوداستان پرداخته شود شاهد تفاوت های زیادی در موضوع داستان می شویم گویا هر یک ازدو داستان پرداز غرضی خاص از بیان حکایتداشته اند و چه بسا باید گفت که در این کار مولوی با اسلوب و روشی هنرمندانه در نقل حوادث و حواشی داستان به توفیق بیشتری دستیافته است .امید است این تحقیق بتواند اندکی راه گشای دانش پژوهان ارجمند و همراهان گرامی عرصه ی علم و فرهنگ و ادب باشد.

کلیدواژه ها:

مثنوی ، مصیبت نامه ، فقر ، عرفان ، مقایسه