بررسی مقایسه ای تئوری پایان تاریخ در افکار فرانسیس فوکویاما و رژه گارودی
محل انتشار: پنجمین همایش ملی پژوهش های نوین در حوزه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی ایران (با رویکرد فرهنگ مشارکتی)
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 535
فایل این مقاله در 19 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SHCONF05_126
تاریخ نمایه سازی: 31 تیر 1398
چکیده مقاله:
پس از طرح تئوری پایان تاریخ ، فرانسیس فوکویاما متفکر ژاپنیالاصل آمریکایی را نظریه پرداز لیبرال دموکراسی غرب لقب داده اند. دانش و تکنولوژی مدرن، مادر پایان تاریخ و یا مادر لیبرال دموکراسی است. وی شکست ایدئولوژی روسی را دلیلی بر پیروزی لیبرالیسم و به پایان رسیدن منازعات ایدئولوژیکی می داند. نظریه ی فوکویاما به معنای گذر از مرحله ای خاص از تاریخ و یا گذر از جنگ سرد نیست بلکه منظور پایان روند تکامل ایدئولوژی بشری و جامعیت یافتن لیبرال دموکراسی به عنوان آخرین شکل دولت انسانی است. به این ایده نقدهای بسیاری، از سوی اندیشمندان غربی و غیرغربی وارد شده است. یکی از منتقدان، رژه گارودی فیلسوف و متفکر معاصر فرانسوی است. وی در یکی از آثارش، آراء خود را مبنی بر انحطاط و اضمحلال جهان از سوی غرب بیان میدارد. وی شیوه رشد فرزندان مسیحی را به بن بست رسیده توصیف می کند. با بررسی سایر ادیان، کمال مطلوب خویش را در اسلام می یابد. این پژوهش مقایسه ای، با هدف روشن نمودن تئوری پایان تاریخ، نزد خالق این نظریه و گارودی به عنوان اندیشمندی رنج کشیده از ناتوانی غرب برای ارائه ی زندگی مطلوب، نوشته شده است. فرضیه ی مقاله، شکست تئوری پایان تاریخ فوکویاما است. در پایان با ادله ی ارائه شده توسط این نویسنده ی مسلمان، به رد این نظریه ی غربی می پردازیم.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
فاطمه خسروی
کارشناس ارشد، دانشگاه اصفهان
احمدرضا خسروی
دانشجوی دانشگاه امام حسین (ع)