نهادهای آموزشی و ضرورت تحول نگرش درباره ماهیت و روشهای آموزش و پژوهش در علوم انسانی

سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 455

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SNCH02_035

تاریخ نمایه سازی: 16 اسفند 1394

چکیده مقاله:

گرچه در یک سده گذشته بواسطه بسط و توسعه مجادلات میان فیلسوفان علم درباره مفهوم و ماهیت علم، ترسیم دقیق مرز میان علوم انسانی و غیر انسانی دشوار گردیده است، با وجود این آنچه امروزه تحت عنوان علوم انسانی – و بویژه علوم اجتماعی –در نهادهای آموزشی ما از مدرسه تا دانشگاه آموزش داده می شود به نظر می رسد با دو بحران و دشواری جدی مواجه است. از یک سو در نهادهای آموزشی ما – بویژه درمدارس - مرز دقیق میان ایدئولوژی و علوم انسانی مشخص نیست؛ و از سوی دیگر حاکمیت تلقی اثباتی از علم سبب گردیده که علوم انسانی در دانشگاهها به نوعیدنباله رو و طفیلی علوم تجربی درآیند. این در حالی است که از یک قرن گذشته تاکنوندیدگاه اثباتی علم پیوسته مورد نقادی قرار گرفته است. با وجود این، این نگرش چنان در مراکز آموزشی عالی ما غلبه یافته است، که هر نوع روش آموزش و پژوهش دیگر،کمتر مورد توجه قرار می گیرد. گرچه بواسطه نگرش رسمی حاکم بر نظام آموزشی نقد دیدگاه اثباتی با سهولت بیشتری انجام می گیرد، اما به نظر م یرسد که تهدیدایدئولوژی انگاری و نفوذ آن در علوم انسانی کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است. در این مقاله در صدد آنیم که با بررسی این موضوع پیامدهای آنرا از لحاظ آموزش و پژوهش علوم انسانی در نهادهای آموزشی مورد بررسی قرار دهیم

نویسندگان

حجت صفارحیدری

استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه مازندران و دکترای فلسفه تربیت