تحول در علوم انسانی با استفاده از الگوی اجتماع پژوهشی

سال انتشار: 1390
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 527

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SNCH02_071

تاریخ نمایه سازی: 16 اسفند 1394

چکیده مقاله:

اساتید و مدرسینی که در تدریس علوم انسانی و ب هویژه تدریس دروس عمومی در دانشگاه های کشور فعالیت دارند، حتماً با این مشکل مواجه شد هاند که اغلب دانشجویان رغبتی به شرکت در این کلاس ها نشان نمی دهند و اگر هم در کلاس ها شرکتمی کنند به گفته خودشان از سر اجبار حضور و غیاب و گرفتن نمره قبولی است. حتی بسیاری از دانشجویان رشته های علوم انسانی نیز در مورد بسیاری از دروس تخصصیخود حتی با وجود علاقه به رشته تحصیلی خود، از رفتن به کلاس فراری و بلکه بیزارند. این مقاله به صورتی گذرا راه هایی که اغلب برای حل این مشکل پیشنهاد می شود، بررسی م ینماید و سپس با ناکافی دانستن آنها سعی م یکند نشان دهد که حل این مشکل مستلزم تغییری پارادیمی در نظام آموزشی دروس علوم انسانی است. مشکلات پیش روی علوم انسانی ناشی از تعلیم و تربیت سنتی و حافظه محور است و حل آن پارادایم جدیدی را م یطلبد به نام تعلیم و تربیت تأملی. بهترین الگو در نظام تعلیم و تربیت تأملی الگوی اجتماع پژوهشی است. الگوی اجتماع پژوهشی بیشتر در حلقه های دانشمندان و البته در سی سال اخیر با تلا شهای متیو لیپمن در برنامه فلسفه برای کودکان مورد استفاده قرار گرفته است اما دغدغه هایی که موجب طرح چنین الگویی شده است، در بسیاری از جهات در مورد مشکل علوم انسانی در ایران هم صدق می کند و از این رو الگوی اجتماع پژوهشی تواند راه حلی برای آن باشدچیستی این الگو، منابع و مواد مورد نیاز و نحوه اجرای آن مواردی است که در این مقاله بدان ها پرداخته م یشود

کلیدواژه ها:

علوم انسانی ، اجتماع پژوهشی (حلقه کندوکاو) ، تعلیم و تربیت سنتی (حافظه محور) ، تعلیم و تربیت تأملی ، متیو لیپمن

نویسندگان

روح الله کریمی

دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تهران و پژوهشگر گروه فلسفه و فکر پروری برای کودکان و نوجوانان پژوهشگاه علوم انسانی