نقد و بررسی دیدگاه مایکل دامت درباره خاستگاه های فلسفه تحلیلی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 581

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SPCONF04_226

تاریخ نمایه سازی: 3 تیر 1398

چکیده مقاله:

در این مقاله تلاش شده تا روایت جدیدی درباره خاستگاه های واقعی فلسفه تحلیلی تبیین شود. براساس روایت مشهور، فلسفه تحلیلی خاستگاهی انگلوساکسون دارد و بانیان اصلی آن نیز فیلسوفانی همانند راسل، مور، حلقه وین (پوزیتویسم منطقی)، ویتگنشتاین و ... هستند. براساس این روایت، فلسفه تحلیلی در تقابل با فلسفه قاره ای که مشتمل بر مکاتبی همچون پدیدارشناسی و اگزیستانسیالیزم است، معرفی میشود. در این نوع نگاه، فلسفه تحلیلی بیشتر صبغه ای تحلیلی - منطقی دارد و معمولا نیز مبتنی بر کاوش های زبانی و تحلیل و تجزیه منطقی جملات است. اما براساس روایت دیگر که در این مقاله بدان پرداخته شده و مایکل دامت، شارح بزرگ فرگه نیز مروج و مدافع آن است، فلسفه تحلیلی سرچشمه ای آلمانی اتریشی دارد و بانیان اصلی آن نیز اندیشمندان آلمانی زبان همانند: فرگه، بلتسانو، هوسرل، برنتانو و... هستند؛ زیرا براساس این قرائت، فلسفه تحلیلی زمانی آغاز شد که فرگه در مقدمه کتاب مشهورش به نام مبانی حساب ، اصل سیاق/ متن را مطرح کرد که براساس آن تنها در متن یک جمله است که کلمه ها معنا یا مصداق دارند. از مهم ترین لوازم این اصل، طرد اندیشه ها از ذهن و در نتیجه مخالفت با روانشناسی گری و نیز تقدم تحلیل زبان بر تحلیل اندیشه است. به عبارت دیگر، در این دیدگاه با بیان اینکه تنها تبیین جامع اندیشه از رهگذر تبیین فلسفی زبان صورت می گیرد، نوعی چرخش زبقانی مطرح شده که حاصل آن تناظر اجزای جمله با مولفه های اندیشه است.

نویسندگان

عبدالله نیک سیرت

استادیار گروه فلسفه، دانشکده الهیات، دانشگاه شهید چمران اهواز