بررسی تطبیقی الگوی اقتصاد مقاومتی با الگوی توسعه ای اجماع واشنگتن و اجماع پکن (2010-2019)

سال انتشار: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 756

فایل این مقاله در 38 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SPCONF05_231

تاریخ نمایه سازی: 27 شهریور 1399

چکیده مقاله:

اجماع پکن و اجماع واشنگتن در واقع یک روش که به عنوان یک شکل ایده آل برای توسعه درک شده است می باشد. اجماع پکن یک روش جدید برای تفکر در مورد نظم جهانی است که قصد دارد تضاد داشته باشد، و ارزش- که اساسا آن را بدست می آورد- به عنوان گزینه ای برای ایدئولوژی مسلط کنونی تحقق می یابد. نتیجه بررسی طرفداران اجماع واشنگتنی در اجرای سیاست ها این بود که باید نهاد سازی هایی صورت بگیرد. کسانی که سیاست های اجماع واشنگتنی را تجویز کردند در حقیقت به دنبال توسعه خودشان بودند. آنها معتقد بودند که بخش های دولتی باید واگذار شود ولی چون بخش خصوصی کارآمد و با انگیزه ای وجود نداشت، در این سیاست شکست خوردند. اجماع واشنگتنی اگرچه از این موضع دست برنداشت، ولی عملا در ادامه راه متوجه فقدان نهادسازی شد. اجماع پکن به دلیل موقعیت خود به عنوان بدیل، به طور طبیعی برای کشورهایی که از ساختار قدرت بین المللی موجود بهره ای نبرده اند، جذاب است. از بسیاری جهات، اجماع پکن در حال حاضر به عنوان رشد قدرت نرم چینی در سراسر جهان، به ویژه در مناطقی مانند آفریقا و خاورمیانه آشکار می شود. علاوه بر این، استفاده چین از قدرت نرم بر خلاف تکیه مداوم به راه حل های قدرت سخت توسط ایالات متحده و سایر کشورهای غربی است. اما در مقابل اجماع واشنگتن و اجماع پکن، در واقع الگوی اقتصاد مقاومتی بنیانی نظری و عملی برای مدل سازی گونه ویژه ای از اقتصاد است که فعالانه خود را برای مواجهه با تحریم ها، بیش از پیش آماده ساخته است. مکانیسم های اقتصادی، فضای کسب و کار، تجارت خارجی، نهادهای مالی و واسطه ای و ... در اقتصاد مقاومتی مبتنی بر این پیش فرض طراحی می شوند که کشور در تعارض ایدئولوژیک دائمی با نظام سلطه است وهر ضربه اقتصادی از غرب ممکن است در هر لحظه به کشور وارد شود. در چنین فضایی، تحریم های اقتصادی نه تهدید، بلکه فرصت ویژه ای هستند که زیر فشار آنها می توان راهبردهای اقتصاد مقاومتی را با قدرت و اجماع ملی همراه و پیاده سازی آنها را تسریع کرد. در این رویکرد، کسب ثروت و درآمد ملی از مسیرهایی دنبال می شود که قدرت چانه زنی کشور در فضای سیاسی بین المللی را تقویت می کند، نه آنکه کشورناگزیر باشد به دلیل مسائل اقتصادی از اهداف ایدئولوژیک خود در فضای سیاسی دست بکشد.

نویسندگان

امیر فعله گری

کارشناس ارشد روابط بین الملل دانشگاه تهران

احمد یوسف پور

دانشجوی دکتری روابط بین الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه خوارزمی