مقایسه دیدگاه اوتو کرنبرگ و هاینز کوهات

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 902

فایل این مقاله در 9 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SPES01_063

تاریخ نمایه سازی: 17 آبان 1396

چکیده مقاله:

هاینز کوهات (روانشناسی خود): صورت بندی های مفهومی کوهات عمدتا نتیجه تحلیل بیماران مبتلا به اختلال شخصیت نارسیستیک بود. نارسیسم: فروید نارسیسیزم را به وضعیت شخصی بیمار یا شخص در حال خواب تشبیه می کرد که در آن تمامی سرمایه گذاری هیجانی از اشیاء خارجی منقطع شده و از آن جایی که تمامی انرژی و توجه بر خود متمرکز است، چنین شخصی نسبت به هر آنچه در بیرون وی رخ می دهد بی تفاوت است. از منظر مدل فرویدی ( که مبتنی بر سایق و موضوع است ) نارسیسیزم اساسا ماهیتی مرضی دارد. در تعریف هارتمن از نارسیسیزم، خود به جای ایگو، هدف یا موضوع لیبیدو معرفی می شود. بنابراین تعریف هارتمن از نارسیسیزم بهنجار عبارت است از سرمایه گذاری لیبیدویی بر خود. کوهات تعریف هارتمن را با تغییر مفهوم لیبیدو دگرگون ساخت. به باور او نارسیسیزم نه به واسطه هدف سرمایه گذاری غریزی یا لیبیدویی که به واسطه ماهیت یا کیفیت نیروی غریزی یا لیبیدویی قابل تعریف است. کوهات علت این اختلال را فقدان پاسخ دهی همدلانه والدین به نیازهای انعکاس گری و ناکامی در یافتن موضوعی برای آرمانی سازی می دانست.