تعریفی نوین از علم باستانشناسی بر اساس آموزههای اسلامی
سال انتشار: 1392
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 612
فایل این مقاله در 8 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SSAMACOLLEGE01_017
تاریخ نمایه سازی: 27 اردیبهشت 1393
چکیده مقاله:
بشر همیشه به دنبال ریشه یابی گذشته خویش و هویت سازی برای خود بوده است لذا همواره سرشار از جاذبه این حس در هر بنا و شی بر جا مانده از گذشته، درپی ریشه خویش بوده است. چنین هویتیابی در سدههای 19و20 میلادی سرعت گرفته و نظامند شد. خلاء فرهنگی موجود در سدههای متاخر در بسیاری از نقاط جهان به ویژه در کشورهای به ظاهر پیشرفته باعث شد تا این امر با ضرورت بیشتری دنبال گردد چرا که انسان این سدهها با وجود پیشرفت در صنعت و فناوریهای نوین، تهی دست از ارائه دستاورد فرهنگی شاخصی بود لذا جهت بهینه سازی وجهه فرهنگی مخدوش خود به هویت گذشته چون گنجینهای ارزشمند چنگ انداخت و در این راه موزهها و مجموعهها را مملو از آثار ریز و درشت گذشته نمود تا نشانی باشد از هویت گذشته او. که این امر برخلاف آنچه وی می اندیشید نشانی از فرهنگمداری وی نداشته و در واقع وسیله ای بود جهت رسیدن به اغراض استثمارگرانه وی. چنانچه یاد شد علم باستانشناسی در قرن 19 میلادی به شکل نوین پایه گذاری گردید. از آنجاییکه حدود و ثغور، تواناییها و حیطه هر علمی از طریق تعاریف اصلی آن علم حاصل میشود لذا در این پژوهش، هدف نویسنده، بررسی تعاریف اصلی علم باستانشناسی و اهداف این علم در دنیای نوین و مقایسه نتایج آنها با اهدف اصلی مترتب شده بر این علم در آموزههای دینی و الهی آئین اسلام است. این مهم از طریق بررسی و ارائه اسناد و مدارک متقنی چون قرآن کریم و یا نهجالبلاغه در قدم نخست و در دومین قدم از طریق متون فقهی، ادبی و تاریخی با رویکرد الهی صورت خواهد پذیرفت . به هنگام ارائه علم باستانشناسی به صورت نوین، گروهی از محققین آن را شاخهای از علوم طبیعی دانستند. گروهی، باستانشناسی را انسانشناسی گذشته نام نهادند(بینفورد، 217-225)، عدهای آن را جوابگوی مطامع سیاسی دانسته و برخی نیز از طریق باستانشناسی درپی یافتن مدارکی برای پشتیبانی عقیدهای مذهبی، سیاسی، مذهبی و یا هنری بودند(دارک، 18، 34). این تفاوت آراء، نمایانگر نگرشهای متنوع و متعددی است که در مورد مطالعه گذشته وجود داشت. در مجموع شناخت بشر و درک وی از گذشتهاش در خلال سه مرحله تاریخی قابل ارزیابی است. نخست دوره اساطیری که در این دوره معرفت بشر نسبت به گذشته از طریق روایات، افسانهها، اسطورههاکه سینه به سینه منتقل میشده است و این دوره در واقع قدمتی به اندازه قدمت بشری دارد. در دومین مرحله بشر به بررسی گذشته از طریق مکتوبات و یا کاوش در آثار مادی صرف بر جا مانده از گذشته می پردازد که بر اساس شواهد، پیشینه آن به حداقل قرن 6. ق.م(همان، 5) باز می گردد . و در سومین مرحله که بشر در پی مطالعه گذشته از طریق بررسی، تفسیر و تبیین آثار مادی موجود در اطراف خود می باشد.درک صحیح از پدیده ای پیش از بررسی مبانی، تاریخچه و چگونگی تحول و تطورآن میسر نیست و دیدگاه اصولی بشر نسبت به اشیاء و اقلام مربوط به گذشته در مرحله نخست منوط به معرفت وی از مفاهیم کلی چون آثار تاریخی، فرهنگی، باستانی، آثارمادی و ملموس و آثار غیر مادی و غیر ملموس است، لذا در نخستین مرحله می بایست در پی توضیح، توصیف و تفسیر واژه اثر یا آثار که در مباحث مربوط به مواریث فرهنگی و باستانشناختی واژگانی رایج و پر کاربرد بوده و عموماً به معنای عناصر مادی بر جا مانده از گذشته به کار می روند، بود.واژه اثر واژه ای عربی از باب قتل(یق)بوده و جمع مکسرآن آثار میباشد(مسعود، 25؛ الاعلمی المهرجانی الحائری، ج.2، 4). جهت معنا شناختی بنیادین این واژه با نگاه به قرآن کریم به عنوان نخستین و متقن ترین سند در فرهنگ اسلامی واژه و هم خانوادهها و ترکیبات متعدد اثر قابل مشاهده است.این واژهها چون: اثر، آثار، ماثر، نؤثر، یؤثرون، اثرن به تعداد بیست و یک مرتبه در سورههای مختلف و با معانی متعدد از قبیل:نشانههای مادی(سورههای روم، آیه50؛ غافر، آیه21؛ احقاف، آیه4)، برگزیدن، مقدم داشتن و پیروی کردن(سورههای یوسف، آیه91؛ کهف، آیات 6 و64؛ طه، آیه 72؛ زخرف، آیه23؛ حشر، آیه9؛ نازعات، آیه 38؛ اعلی، آیه 16)، رد پا و جای پا(سوره طه، آیه 96)، تاثیر کردن و مؤثر واقع شدن(سورههای غافر، آیه82؛ مدثر، آیه 24)، از پی یا به دنبال(سورههای مائده، آیه 46؛ حدید، آیه27؛ صافات، آیه70؛ طه، آیه84)، اعمال و رفتار و آثارمعنوی(سورههای یس، آیه12؛ فتح، آیه 29)، و برانگیختن(سوره عادیات، آیه 4) به کار رفته است. باید توجه نمود از میان معانی متعددی که برای این واژه در قرآن کریم استفاده شده و پیش از این ذکر آن رفت در چندین مورد این واژه در ارتباط با آثار و عناصر مادی و معنوی به کار رفته است به طور مثال : «آیا مردم در روی زمین سیر و سفر نمی کنند تا عاقبت کار پیشینیانشان را ببینند که آنها با آنکه بسیار از اینان قوی تر و آثارشان درروی زمین بیشتر بود سرانجام خدا به کیفر گناهانشان بگرفت و از قهر و انتقام خدا هیچکس نگهدارشان نبود. (سوره غافر؛ آیه 21) و در تاکیدی مجدد در همان سوره آمده « آیا مردم در زمین به سیر و سفر نمی روند تا عاقبت حال پیشینیانشان را که آثارشان از اینها بسیار بیشتر و قویتر و مؤثر تر در زمین بود مشاهده کنند و آنچه اندوختند آنها را (از مرگ و هلاکت)حفظ و حمایت نکرد. (آیه 82) و یا«ما مردگان را باز زنده می گردانیم، کردار گذشته و آثار وجودی آینده شان همه را در نامه ی اعمال آنها ثبت خواهیم کرد و در لوح محفوظ خدا آشکارا همه را به شماره آورده ایم. (سوره یس، آیه 12) .
نویسندگان
میترا شاطری
عضوهیئت علمی دانشگاه شهرکرد
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :