بررسی شیوع فراوانی فصلی نماتودهای شیردان نشخوارکنندگان بومی کازرون

در بررسی حاضر اززمستان 1385 به مدت یک سال در کازرون نواحی اطراف آن در هر فصل محتویات تعدادی شیردان گوسفند(100) بز (100) گاو (100) بومی (مجموعا 1200 شیردان در فصل) در الک 100 چشمه در اینچ شستشو شد کرم های موجود در هر شیردان جداگانه شمارش در الکل 70 حاوی %5 گلیسرین نگهداری شدند جنس گونه آنها تعیین گردیدند. از مجموع 1200شیران بررسی شده 184 عدد (%15/3) آلوده 1016 عدد %84/7 غیر آلوده بودند. از شیردانهای آلوده هفت گونه کرم جدا شد که با ذکر درصد میانگین شدت آلودگی شامل اوسترتاژیا (تلادورساژیا سیرکومسینکتا گوسفند %78)و /92 بز %60 (2/14 ،اوسترتاژیا اوسترتاژی گاو %77 (2 92 اوسترتاژیا اوکسیدانتالیس گوسفند 14) %و 2/4 بز 21) %و(1/66 گاو %22/ 4) (2/38و مارشالاژیا مارشالیگوسفند %93 2/7 بز( %90 وگاو %6/89 بودند پارابرونما اسکریابینی 0/4) 1/66 ،کاملوسترونژیلوس منتولاتوس 0/01 و( همونکوس کونتورتوس 0/07) فقط از گوسفند جدا شد. همان طور که مشاهده می شود در صد آلودگی به اکثر نماتودها بسیار زیاد شدت آلودگی بسیار کم می باشد. در صد آلودگی در فصول بهار پاییز بیشتر از زمستان تابستان بود .تغییرات فصلی شدت آلودگی اگر چه تابع تغییرات در صد آلودگی بود ولی به علت تعداد فوق العاده کم نماتودهای جدا شده از نظر اپیدمیولوژیکی فاقد اهمیت می باشد در حدی نیستند که نیازی به درمان دارویی باشد.