تلفیق رویکرد تغییر رفتار براساس نظریه انتخاب ،با مدل شش کلید طلائی موفقیت در مدیریت ترافیک ،جهت افزایش اثربخشی اجتماعی آموزش و تبدیل تهدید رشد جمعیت به فرصت تحول فرهنگی و آموزش انسان محور در ترافیک

؛ مسأله اصلی این تحقیق عبارت است از جستجوی یک استراتژی جهت افزایش اثربخشی اجتماعیآموزش و فرهنگ سازی و تبدیل تهدید رشد جمعیت به فرصت تحول فرهنگی و رفتارسازی وآموزش نوین انسان محور در ترافیک . هدف از این تحقیق عبارت است از تلفیق واقعیت درمانی به عنوان رویکردی استراتژیک نسبت به تغییر رفتار براساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر در علمروانشناسی و جامعه شناسی، با خروجی های علمی برگزیده در حوزه ترافیک،من جمله مدل ششکلید طلائی موفقیت در مدیریت ترافیک ،جهت تکمیل چرخه بهبود مستمر در حوزه فرهنگ وآموزش ترافیک که تا حدودی برنامه ریزی و اجرا شده اما کنترل اثربخشی و انجام اقدام اصلاحی بااثربخشی فرهنگی عمیق مغفول و لذا چرخه علمی مطلوب جامعه شهری معیوب مانده است.بر اساسنتایج پژوهشهای فوق الذکر شش فاکتور کلیدی دارای رابطه معنادار با موفقیت طرح ها درمدیریت- حمل و نقل و ترافیک شهرتهران عبارتند از: 1- عوامل معنایی با ماهیت انسان محوری، 2 - ساختاری 3فرهنگی و اجتماعی، 4- سازمانهای محیطی، 5-عدم رعایت اصول مدیریت شهرسازانه و انسان محورو 6- عوامل رفتاری . ضرورت انجام این تحقیق از این بابت است که 3 مورد از این 6 عامل به طورمستقیم و 3 عامل دیگر به صورت مرتبط،نیاز به اصلاح فرهنگی و رفتارسازی اجتماعی داشته و دارایحوزه مشترک با علم روانشناسی می باشند و لذا ضروری است دستاوردهای علمی سالهای اخیر حوزهترافیک با حلقه ی مفقوده ی زنجیر آموزش و فرهنگسازی یعنی نظریه های روانشناسی و جامعهشناسی پیوند داده شود تا به راه حلی تلفیقی و جامع و اثربخش دست یابیم. روش تحقیق عبارتاست از: استخراج گویه های فاکتورهای موفقیت برنامه های ترافیکی مرتبط با روانشناسی و رفتارسازی با الهام گیری از مدل های مفهومی شناخت، پژوهش کتابخانه ای و بررسی پیشینه موضوعدر کنار مصاحبه عمیق با خبرگان حوزه حمل و نقل و ترافیک تهران و سپس اثبات رابطه معنادار اینعوامل با اثربخشی اجتماعی آموزش و تبدیل تهدید رشد جمعیت به فرصت تحول فرهنگی و آموزشانسان محور در ترافیک ، با استفاده از روش تحلیل عاملی. مرحله اول با استفاده از روش کیفی ودرمرحله دوم : کمی،توصیفی و پیمایشی است .به عنوان دستاورد تحقیق به متولیان توصیه میگردد تا از وجهه و کارنامه عملکردی مناسب خود در توسعه حمل و نقل عمومی بهره برده و با آغازپروسه تغییر ازخود،احتمال الگوگیری جامعه شهروندان را بالابرده و با تلفیق راهکارهای شناخته شدهدر حوزه ترافیک با نظریه های موفق رفتار سازی و روانشناسی، اثربخشی آموزش و فرهنگ سازیترافیکی را بالا برند.

کلیدواژه ها:

نظریه انتخاب ، روانشناسی ، رفتارسازی ، فرهنگ سازی ، بهبود مستمر ، افزایش اثربخشی اجتماعی آموزش