بررسی رابطه آثار نظم خانواده بر احساس شادمانی( مورد مطالعاتی زنان شهر تهران )

بررسی حاضر کوشش می نماید ضمن مرور رویکردهای مختلف در باب شادمانی، با اتخاذ رویکرد جامعه شناختی به بررسی شادمانی بپردازد. موج رو به رشد افسردگی، افزایش میزان تنش های روحی- روانی و گسترش اختلات رفتاری، اهمیت ضرورت پرداختن به شادمانی را به عنوان پدیده ای که باید آن را جستجو کرد، افزایش داد . دیدگاه کلی که در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت ارایه اهداف جهان شمولی است که به افراد انگیزه کافی برای بهسازی رفاه شان را می دهد. برای اندازه گیری این اهداف جهانی (سطح عاطفی ، تایید های رفتاری ، شان ، آسایش و انگیزش) ابعاد خوشبختی ذهنی، از مقیاس عملکرد تولید اجتماعی (پرسشنامه لیندنبرگ و داینر) استفاده شده است. روش تحقیقی که در این پروژه مد نظر بوده است، از نوع تحقیق پیمایشی، بر مبنای دیدگاه عقل گرایی انتقادی است و مناسب ترین ابزار نیز جهت جمع آوری داده ها ، پرسشنامه در نظر گرفته شده است .جامعه آماری در این تحقیق را زنان جوان شهر تهران (افراد 29-18) تشکیل می دهند .در این تحقیق به بررسی عوامل رابطه ای درون خانوادگی نظم بر احساس شادمانی زنان پرداخته شده است. برای اندازه گیری احساس شادمانی از پرسشنامه لیندنبرگ و داینر استفاده شده است . یافته ها نشان می دهد که متغیرآثار نظم ، اثرات موثر و معنی داری بر احساس شادمانی زنان جوان در خانواده دارد.در تجزیه و تحلیل آماری از آماره های پیرسون ،رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که آثار نظم با احساس شادمانی همبستگی معنی داری دارد. همین طور میان آثارابعاد نظم (همفکری مشترک ، همگامی مشترک ، همدلی مشترک و همبختی مشترک ) با ابعاد احساس شادمانی (خوشبختی ذهنی ) که شاخص های آن (بهبود فیزیکی و اجتماعی ، رضایت از زندگی و کیفیت زندگی )است، همبستگی معنی داری وجود داردهمینطور میان آثار نظم و ابعاد احساس شادمانی (خوشبختی ذهنی) همبستگی معنی داری وجود دارد.

کلیدواژه ها:

شادمانی ، خوشبختی ذهنی ، آثارنظم اجتماعی خانواده