علی دشتی شفیعی - دکترای معماری و فوق تخصص شهرسازی از دانشگاه معماری و شهرسازی از دانشگاه معماری و شهرسازی ونیز آیتالیا، مدیر گروه معماری و شهرسازی دانشگاه شمال آمل و استاد راهنمای خارجی دانشگاه معماری ونیزآیتالیا
صدیقه فلاح ساروکلایی - دانشجوی کارشناسی ارشد گروه مهندسی معماری،موسسه غیرانتفاعی صنعتی مازندران بابل

دلبستگی به مکان نقطه تلاقی عناصر کالبدی، فعالیت ها و مفاهیم ذهنی نسبت به مکان است. این حس دلبستگی موجب تبدیل فضا به مکانی با ویژگی های حسی و رفتاری خاص برای افراد می شود. خانه با ابعاد مختلف معنایی ، کارکردی و کالبدی می تواند نقش مهمی در ارتقای کیفی زندگی افراد خانواده ایفا کند . با در نظر گرفتن نقش مهم و اساسی خانواده در نظام اجتماعی و با توجه به عوامل موثر بر دلبستگی افراد به محل سکونت می توان نقش موثری بر بهبود کیفیت جامعه ایفا کرد. کودکان در هرجامعه ای نماد پویش وتحرک وتداوم خانواده ها و نیز نماد علاقه مندی مردمان جوامع به پایداری نسل های پس از خویش است. حال آنکه در عصر حاضر، جامعه ما و البته بسیاری از جوامع دنیا با یک دشواری و معضل بزرگی به نام کودکان بی سرپرست روبرو هستند. کودکان بی گناهی که در شرایط خاص خانوادگی خود را از دست می دهند و به اجبار بی سرپرست می شوند. مشکلات این کودکان نداشتن احساس امنیت و برطرف نشدن نیازهای آنهاست ،که ما در این تحقیق با بررسی مولفه های دلبستگی به مکان و افزایش آنها سعی در از بین بردن این مشکلات و در نتیجه ارتقاء سطح کیفی زندگی این کودکان داریم.

کودکان بی سرپرست، دلبستگی به مکان،سطح کیفی زندگی