سعیده حسین جعفرپور - دانشجوی کارشناسی ارشد مشاوره و راهنمایی، گروه مشاوره، واحد خمینی شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، خمینی شهر، اصفهان، ایران
کاظم قجاوند - استادیار، گروه مشاوره، واحد خمینی شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، خمینی شهر، اصفهان، ایران

پژوهش حاضر با هدف پیش بینی مشکلات رفتاری دانش آموزان با تنظیم هیجان و افسردگی والدین انجام شد. روش این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی ناحیه 6 شهر اصفهان بودند که در سال 1396-1397 به تحصیل اشتغال داشتند. از این جامعه آماری تعداد 120 نفر به روش تصادفی خوشهای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش عبارت بودند از مقیاس مشکلات رفتاری آخنباخ (آخنباخ، 1991؛ آخنباخ و مک کوناگی، 1987)، مقیاس افسردگی بک (BDI-II) II- 1996 و مقیاس تنظیم هیجان (گراتز و رومر، 2004 )، که هر سه بصورت پرسشنامه ای بود، استفاده شد. داده های پژوهش با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین تنظیم هیجان با مشکل بیش فعالی، مشکل رفتار مقابله ای، مشکل اضطرابی و عاطفی P> 0/01 رابطه منفی معنادار وجود داشت اما با مشکل جسمانی و مشکل سلوک رابطه ای وجود نداشت. افسردگی با تمام خرده مقیاس های مشکلات رفتاری (مشکل بیش فعالی، مشکل رفتار مقابله ای، مشکل اضطرابی، عاطفی، مشکل جسمانی و مشکل سلوک) P> 0/01 رابطه مثبت معنادار داشت. افسردگی و تنظیم هیجان ابعاد مشکلات رفتاری را پیش بینی می کند.

مشکلات رفتاری، تنظیم هیجان، افسردگی، دانش آموزان مقطع ابتدایی