رضا خلیلی - کارشناسی ارشدجامعه شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک

مطالعه ای پیمایشی که بر اساس فنون پرسشنامه ، مصاحبه ، و مشاهده به بررسی نگرش مردم به واقعه مرگ در این شهرستان ، و فولکلور مرگ پرداخته است ، در این تحقیق تعداد 633 نفر را به عنوان نمونه بر اساس فرمول کوکرانانتخاب نمودیم . این یک واقعیت گریز ناپذیر است که وقایع اجتماعی زائیده ی طرز تلقی و نگرش ما است ، و هر چه موضوعی در این خصوص بیشتر کنجکاوی انسان را برانگیزد یقیناً تاثیری که در مراحل شناختی و عاطفی ما میگذارد بیشتر و آنچه در جامعه نمود می یابد همان بازخوردی است که در مرحله ی حسی – حرکتی نمود آنرا می توانیم به وضوح ببینیم و در این فلسفه ای که مطرح کردیم با فنون بالا سنجیده و در شاخص های علمی به اینگونه دریافت کردیم که میان آموزه های مذهبی و نگرش به مرگ رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد ، و نگرش به مرگ بعنوان یک متغیر بینابین بر آسیب های روانی ، افسردگی و ترس تاثیر معکوس دارد اما این تاثیر بر افسردگی معنادار، اما بر ترس می توان این گونه اذعان داشت که ترس از مرگ در جوامع مذهبی بیشتر بر این محورمی باشد که اعمال ما تعیین کننده ی ترس اند و اولویت اول را به ترس از آتش جهنم و جهان ناشناخته می دانند و کمترین ترس به ترس های زمینی و گور تاریک و تجزیه شدن جسم و ... مربوط می شود و این بازخورد دارایکارکرد مثبت به جهت کاهش ترس از مرگ و معنامندی دارد و به جهت اینکه مردم این جوامع مصیبت ها و بد اقبالی های خود را بعنوان شمه ای از کارها و اعمال خود می دانند ، این معادله می توانند بعنوان یک کنترل اجتماعی پنهان و نانوشته ، دارای کارکردی مثبت باشد .

نگرش ، نگرش به مرگ ، بی معیاری