CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با استراتژی مدیریت دانش (مطالعه موردی در حوزه هنری تهران)

عنوان مقاله: بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با استراتژی مدیریت دانش (مطالعه موردی در حوزه هنری تهران)
شناسه ملی مقاله: IRIMC09_023
منتشر شده در نهمین کنفرانس بین المللی مدیریت در سال 1390
مشخصات نویسندگان مقاله:

تورج مجیبی - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه
مجید جهانگیر فرد - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه
سحر شیخکانلوی میلان - کارشناس ارشد مدیریت دولتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد فیروزکوه

خلاصه مقاله:
هدف اصلی از انجام این تحقیق بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با استراتژی مدیریت دانش در حوزه هنری تهران است. بدین منظور، از مدل دنیسون که مدلی نسبتاً جدید و کامل است استفاده شده است. این مدل دارای چهار بعد اصلی انطباق پذیری، درگیر شدن در کار، رسالت و سازگای می باشد. که برای ارزیابی هر بعد اصلی سه شاخص تعریف شده است و خلق و انتقال دانش به عنوان مؤلفه ای استراتژی مدیریت دانش در نظر گرفته شده اند. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارشناسان سازمان فوق الذکر در سال 1389 می باشند که تعداد آنها 65 نفر است. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه می باشد که پایای مربوطه به ابزار سنجش با آلفای کرونباخ 94% محاسبه شد روایی آن به شیوه قضاوتی بر اساس نظر اساتید صاحب نظر مورد تأئید قرار گرفت. تحلیل داده ها نشان داد که بین چهار بعد فرهنگ سازمانی با استراتژی مدیریت دانش در سازمان فوق الذکر رابطه معناداری وجود دارد و از روش فریدمن جهت تعیین درجه مطلوبیت و اهمیت چهار بعد فرهنگ سازمانی استفاده شد که مشخص شد از منظر پاسخ دهندگان انطباق پذیری دردرجه اهمیت و مطلوبیت نخست قرار دارد داشته و بیشترین ارتباط را با استراتژی ها ی مدیریت دانش (خلق و انتقال دانش) دارد. همچنین، شاخص سازگای کمترین ارتباط را با استراتژ یهای مدیریت دانش (خلق و ا نتقال دانش) در سازمان فوق الذکر داشته است.

کلمات کلیدی:
فرهنگ سازمانی، انطباق پذیری، درگیر شدن در کار، رسالت، سازگاری، مدیریت دانش

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/240958/