CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

جایگاه طبیعت در اشعار سهراب سپهری

عنوان مقاله: جایگاه طبیعت در اشعار سهراب سپهری
شناسه ملی مقاله: JR_BAGH-1-2_005
منتشر شده در شماره 2 دوره 1 فصل زمستان در سال 1383
مشخصات نویسندگان مقاله:

سیده ندا قاضی زاده - کارشناسی ارشد معماری ، دانشجوی کارشناسی ارشد منظر

خلاصه مقاله:
سپهری هرچه در کشف و شهود خود پیبش می رود ، طبیعت برای وی عظیم تر و بزرگتر می گردد چنانچه منظومه های پایانی وی پر است از تصویرهای تازه ، گرایش ، ستایش ، احترام و پرشدن از طبیعت . اما در شعرهای دوره اول ، طبیعت بکلی غایب است . شاعری که بعدها می گوید صدای پر بلدرچین را ، رنگ های شکم هوبره را ، اثر پای بزکوهی را می شناسد و خوب می داند ریواس کجا می روید. کبک کی می خواند ، باز کی می میرد در سراسر مجموعه خوابها حتی از یک پرنده یا گیاه نام نمی برد. تنها پرنده ای که در این مجموعه است مرغ افسانه و تنها گیاه گل نیلوفر است که آن هم گیاه واقعی نیست . او پله های عرفان را با گذر از طبیعت طی می کند. خدای او لای شب بوها است پای آن کاج بلند ، روی آگاهی آب . روی قانون گیاه . از این رو هر چه مراحل بالاتری از عرفان را طی می کند، قداست طبیعت برای او بیشتر می گردد. تا جایی که طبیعت برای او آیه ای می گردد از پروردگار.

کلمات کلیدی:
سهراب سپهری ، طبیعت ، هشت کتاب ، صدای پای آب ، مسافر ، عرفان ، خدا

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/302092/