مهدیه مجدطاهری - گروه مدیریت صنعتی- تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
کامبیز جلالی فراهانی - گروه مدیریت صنعتی- تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
غلامرضا هاشم زاده خوراسگانی - گروه مدیریت صنعتی- تکنولوژی، دانشکده مدیریت و حسابداری، واحد تهران جنوب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران

هوش تجاری به نوعی مدیریت کسب و کار اطلاق می شود که به منظور تشریح برنامه های کاربردی و فناوری در زمینه گرد آوری، ارائه، دسترسی، تحلیل داده ها و اطلاعات در راستای یاری رساندن به موسسات، به منظور اتخاذ بهینه تصمیمات تجاری، کار برد دارد.چابکی سازمانی، پاسخی است آگاهانه و جامع به نیازهای در حال تغییر مداوم در بازارهای رقابتی و کسب موفقیت از فرصت هایی کهسازمان به دست می آورد. همچنین، فناوری اطلاعات در عصر تغییرات و تحولات شتابنده محیطی، نقش حیاتی در ادامه بقاء سازمان ها دارد. در نهایت، امروزه سازمان ها برای بقاء خود و پیشرفت در فضای رقابتی، به بهبود مستمر عملکرد خود نیاز دارند. اصلاح عملکرد فردی و سازمانی، کلید موفقیت در رقابت است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر هوش تجاری بر چابکی و عملکرد سازمان از طریق تکنولوژی های نوین در صنعتبانکداری می باشد تا بتوان به واسطه آن از وضعیت تأثیر گذاری هوش تجاری و تکنولوژی های نوین بر چابکی و عملکرد سازمانی در سازمان مورد مطالعه، آگاهی یافت. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش تحقیق، توصیفی پیمایشی و بصورت مقطعی می - باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونین، کارشناسان واحد فناوری اطلاعات و کارکنان باتجربه ساختمان مرکزی بانککشاورزی به تعداد 796 نفر بوده است. پژوهش بر اساس دادههای جمعآوری شده از 260 تن از آزمودنی ها بر اساس فرمول کوکران باروش نمونه گیری تصادفی ساده از جامعه مورد نظر انجام شده است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه های استاندارد و منطبق بر مدل مفهومی پژوهش، جمع آوری و از طریق نرم افزارهای SPSS و LISREL مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین برای بررسیو آزمون فرضیه های پژوهش از آزمون کولموگروف اسمیرنف، آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. یافته -های پژوهش در ارتباط با آزمون تی تک نمونه ای نشان داد، با توجه به مقادیر میانگین، انحراف از معیار، مقدار آماره تی و مقدار احتمال، فرضیه صفر در خصوص همه متغیرهای پژوهش؛ بشرح هوش تجاری، تکنولوژی های نوین)فناوری(، چابکی سازمانی و عملکرد سازمانی رد شده، در نتیجه، وضعیت متغیرهای مذکور، بیشتر از حد متوسط بوده و یا به بیان دیگر مطلوب است. یافته ها در ارتباط با فرضیه هایشش گانه پژوهش نشان می دهد، از دیدگاه آزمودنی های تحقیق، تکنولوژی های نوین)فناوری( بر هوش تجاری، هوش تجاری بر چابکیسازمانی، تکنولوژی های نوین)فناوری( بر چابکی سازمانی، تکنولوژی های نوین)فناوری( بر عملکرد سازمانی و همچنین چابکی سازمانی بر عملکرد سازمانی، مؤثر بوده و با ارتقاء متغیر پیش بین، وضعیت متغیر ملاک هم در سازمان مورد بررسی، بهبود پیدا می کند. پس فرضیههای اول، دوم، سوم، پنجم و ششم پژوهش، تأیید می گردد. اما متغیر هوش تجاری بر عملکرد تجاری، فاقد تأثیر معنادار بوده است، پسفرضیه چهارم پژوهش رد می گردد. در پایان با توجه به نتایج حاصل، به منظور بهبود وضعیت چابکی و عملکرد سازمانی در بانک کشاورزی از طریق ارتقاء هوش تجاری و تکنولوژی های نوین، پیشنهاداتی کاربردی و قابل اجرا ارائه شده است.

هوش تجاری، تکنولوژی های نوین، چابکی سازمانی، عملکرد سازمانی، بانک کشاورزی