CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

بررسی و سنجش میزان انضباط اجتماعی مردم مشهد با تاکید بر هنجارهای عام و مربوط به ترافیک

عنوان مقاله: بررسی و سنجش میزان انضباط اجتماعی مردم مشهد با تاکید بر هنجارهای عام و مربوط به ترافیک
شناسه ملی مقاله: RCTM02_005
منتشر شده در دومین کنفرانس منطقه ای مدیریت ترافیک در سال 1380
مشخصات نویسندگان مقاله:

بهزاد صاحب زاده

خلاصه مقاله:
ضابطه عبارت است از شکل، الگو و مدل تثبیت شده برای هر امر اجتماعی. به عبارت دیگر ضابطه، هنجار و شیوه تثبیت شده عمل است. انضباط به معنای درونی ساختن هنجارها یا شیوه های عمل است که در نتیجه آن، شخص منضبط به طور خود انگیخته آنها را رعایت میکند. در ایجاد انضباط، فرایند اجتماعی شدن بیشترین سهم را دارا می باشد. اجتماعی شدن فرایندی است که انسانها از طریق آن شیوه های زندگی در جامعه را فرا می گیرند. خانواده، رسانه های گروهی و … از جمله عوامل اجتماعی شدن به شمار می آیند. فرایند اجتماعی شدن بر اساس مکانیسم یادگیری شکل می گیرد. یادگیری فرایندی است که افراد از طریق آن در جریان اجتماعی شدن به کسب و اخذ شیوه های مورد توافق عمل می پردازند. هنگامی که هنجارها در جریان اجتماعی شدن از طریق پویش، یادگیری درونی شوند، پایبندی به رعایت هنجارها به وجود می آید. از این رو انضباط عبارت است از میزان پایبندی افراد به هنجارهای اجتماعی. انضباط ترافیکی عبارت است از پایبندی افراد به هنجارهای ترافیکی، یا بایدها و نبایدها مربوط به مقررات و ضابطه های ترافیکی. به دیگر تعبیر، انضباط ترافیکی به میزان پایبندی رانندگان و عابران به هنجارها و ضابطه های درونی شده ترافیکی اطلاق می شود . انضباط ترافیکی یک محرک داخلی و گرایش درونی است که در افراد ایجاد مسئولیت می کند. افراد دارای انضباط ترافیکی رعایت هنجارهای ترافیکی را بدون اعمال نظارت از سوی دیگران به عنوان یک وظیفه تلقی نموده، و به آنها جامه عمل می پوشانند. انضباط ترافیکی بر دو محور استوار است. محور اول، قواعد نظری شامل مجموعه هنجارها و مثررات ترافیکی می باشد. محور دوم، قواعد عملی به معنای پایبندی به هنجارهای درونی شده ترافیکی است که ایجاد مسئولیت پذیری می نماید. افراد جامعه با به دست آوردن انضباط ترافیک به نوعی مکانیسم خودکنترلی می رسند که درنتیجه بدون نظارت و کنترل مستقیم و یا غیر مستقیم کنش ترافیکی را انجام می دهند. در این مقاله سعی شده است با نگاهی به نظریه «تالکوت پارسنز» میزان پایبندی ترافیکی مردم شهر مشهد مورد سنجش و بررسی قرار گیرد. مقاله شامل یک مقدمه و دو بخش است که در مجموع با ارائه مطالب نظری و نتایج به دست آمده کار بررسی خود را دنبال خواهد کرد. امید است تحقیق انجام شده توانسته باشد، گامی کوچک در مسیرپژوهش علمی و در راستای حل مسائل ترافیکی کشور برداشته باشد.

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/8626/