روش شناسی فهم اندیشه سیاسی: اشتراوس و اسکینر (مقایسه ای انتقادی)
عنوان مقاله: روش شناسی فهم اندیشه سیاسی: اشتراوس و اسکینر (مقایسه ای انتقادی)
شناسه ملی مقاله: JR_SCJPO-7-4_006
منتشر شده در در سال 1395
شناسه ملی مقاله: JR_SCJPO-7-4_006
منتشر شده در در سال 1395
مشخصات نویسندگان مقاله:
منصور میراحمدی - استاد گروه علوم سیاسی، دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
محمدرضا مرادی طادی (نویسنده مسئول) - دانشجوی دکتری علوم سیاسی، دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
خلاصه مقاله:
منصور میراحمدی - استاد گروه علوم سیاسی، دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
محمدرضا مرادی طادی (نویسنده مسئول) - دانشجوی دکتری علوم سیاسی، دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران
پرسش از تفسیر اندیشه سیاسی در کانون این مقاله قرار دارد. برای تفسیر اندیشه سیاسی چند شیوه مسلط وجود دارد؛ از جمله: کشف سازه منطقی متن، تحلیل گفتمان و روشهای هرمنوتیکی. روشهای هرمنوتیکی نیز خود به دو دسته کلان رویکردهای متنگرا و بافتگرا تقسیم می شوند. در بعد نظری، مقاله کوشیده است تا با تمرکز بر روش تفسیر هرمنوتیکی متن، روش دو تن از مفسرین شاخص معاصر (اشتراوس و اسکینر) را با یکدیگر مقایسه انتقادی کند و ضمن شرح آرای روش شناختی-تفسیری اشتراوس، از مکتب تفسیری متنگرایی، انتقادات اسکینر علیه مکتب متنگرایی، عموما و اشتراوس،خصوصا را برشمارد و در نهایت توصیفی از روش اسکینر را ارائه کند. مقاله برای فهم بهتر انتقادات اسکینر علیه مکتب اشتراوس نمونه ای از تاریخنگاری اشتراوسی اندیشه را از آرای تفاسیری طباطبایی ذکر کرده و چگونگی کاربرد روش اشتراوس و معایب احتمالی آن را مختصرا نشان داده است. هدف مقاله توصیف نظری و مقایسه تطبیقی دو شیوه تفسیر اندیشه سیاسی است، کاری که برای تاریخ نگاری اندیشه اهمیت به سزایی دارد. مقاله نهایتا به این جمع بندی رسیده که در قرائت متن گرا از آرای سیاسی کاستی هایی وجود دارد که می توان با کاربست روش اسکینری برخی از آنها را جبران کرد.
کلمات کلیدی: روش شناسی, تفسیر, اندیشه سیاسی, اشتراوس, اسکینر, طباطبائی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1274176/