کسری حاتمی - کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی
عرفان غلامی رحیم ابادی - کارشناسی علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی

این پژوهش به منظور مقایسه اثربخشی الگوی چند محوری شفیع آبادی با نظریه تیپ شناسی هالند بر تغییر هویت شغلی مغشوش دانش آموزان دبیرستانی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر کرمانشاه تشکیل داده اند. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای یک مرحله ای بوده و افراد به صورت تصادفی در دوگروه آزمایشی و یک گروه کنترل قرار گرفته اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه هویت شغلی دیلاس بوده است. این پژوهش به صورت طرح نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل اجرا شده است. نتایج تحلیل کواریانس نشان می دهد که آموزش هویت شغلی مبتنی بر هر دو دیدگاه با سطح معناداری ۰/۰۵ و F=۴/۲۲ بر تغییر هویت شغلی مغشوش دانش آموزان و تبدیل آن به هویت موفق موثر بوده است. اما استفاده از آزمون تعقیبی LSD برای مقایسه میانگین ها نشان داد که آموزش الگوی چند محوری شفیع آبادی نسبت به نظریه تیپ شناسی هالند به میزان بیشتری بر تغییر هویت مغشوش دانش آموزان و تبدیل آن به هویت شغلی موفق موثر بوده است.

الگوی چند محوری شفیع آبادی، نظریه تیپ شناسی هالند، هویت شغلی مغشوش، هویت شغلی موفق