سجاد سجاد - کارشناسی
بهمن فرضعلی زاده - کارشناسی
سولماز رضالو - کارشناسی
فاطمه مرندی - کارشناسی

امروزه آموزش و پرورش منابع انسانی به عنوان یکی از استراتژی های اصلی دستیابی به سرمایه انسانی و سازگاری مثبت با شرایط تغییر قلمداد می شود. آموزش و پرورش از جمله ارزشمندترین نهادهایی است که جامعه برای پیشرفت و توسعه در اختیار دارد. وظیفه این نهاد حفظ، گسترش و انتقال میراث فرهنگی، پاسخگویی به نیازهای اجتماعی و فردی، توسعه دانش و فناوری و تامین نیروی انسانی متخصص مورد نیاز جامعه است از طرفی دیگر معمولا وقتی ساختار ذهنی فرد مملو از باورهای غیر منطقی می شود، احساسات وی نیز دستخوش آن باورها قرار گرفته و در نهایت رفتارهای انسان نیز غیر عقلانی می گردد. از همین رو لازم است در گام نخست به اصلاح این باورها پرداخته تا احساسات فرد آلوده نگردد. آگاهی نسبت به این باورها، اشراف بر احساسات خود و توانایی کنترل و مدیریت آنها در موقعیت های مختلف می تواند فرد را از گرفتار شدن در باورهای غیر منطقی مصون دارد. همچنین جایگزین نمودن افکار منطقی با افکار غیر منطقی راهکار مناسبی برای غلبه بر این باورها و پیشگیری از بروز اختلافات و تعارض های زندگی می شود. وقتی شما دچار یک یا چند باور غیر منطقی شده اید، بهترین کار این است که واکنش احساسی و منفی نسبت به باورها، احساسات و رفتارهایتان نشان ندهید.بنابراین این پژوهش به دنبال بررسی اهمیت و جایگاه سیستم اموزشی و تعلیم و تربیت در ایجاد باورهایی منطقی در میان دانش اموزان می باشد.

تعلیم، تربیت، باور، باور غیرمنطقی