CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

خوانش پسااستعماری هویت در اندیشه محمد مصدق؛ با تاکید بر روش واسازی

عنوان مقاله: خوانش پسااستعماری هویت در اندیشه محمد مصدق؛ با تاکید بر روش واسازی
شناسه ملی مقاله: JR_IPSAJ-18-3_006
منتشر شده در در سال 1402
مشخصات نویسندگان مقاله:

سید مصطفی طاهرزاده کوزانی - کارشناسی ارشد، گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی دانشگاه گیلان، رشت، ایران،
هادی نوری - گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران
رضا علیزاده - پژوهشکده گیلان شناسی، دانشگاه گیلان، رشت، ایران

خلاصه مقاله:
محمد مصدق در روایت مسلط تاریخ معاصر ایران به عنوان رهبری ملی گرا و استعمارستیز شناخته می شود. این روایت تا چه اندازه در ساختار فکری مصدق انعکاس می یابد؟ آیا اندیشه مصدق انعکاس گفتمان استعمار است یا بازتاب مقاومت استعمارستیزانه؟ برای پاسخ به این سوال از روش تحلیل واسازی متن برای بررسی ساختار متن نامه های مصدق و از نظریه پسااستعماری هومی بابا برای تفسیر اطلاعات به دست آمده از روش واسازی استفاده می گردد. مجموعه نامه های مصدق در قالب دو مرحله تاریخی قبل و بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تقسیم بندی و مورد تحلیل واسازی قرار می گیرند. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که مصدق ایران و غرب را دارای هویتی ذاتی و یکپارپه نمی بیند. هویت خود ایرانی و دیگری غرب هر دو دورگه است. غرب با تلفیق استعمار و دموکراسی به ترسیم هویت خود و تاسیس هویت دیگری ایرانی پرداخته است. هویت ایرانی نیز تلفیقی از عناصر مثبت بومی و میراث استعمار است. لذا نه برتری غرب و نه فروتری ایران امری ذاتی نیستند و در پیوند با یکدیگر شکل گرفته اند. مصدق غرب را با استعمار یکی نمی داند و جامعه ایران را هم از عناصر مقاومت و تمدن عاری نمی پندارد. در نظام فکری مصدق، «خود» از طریق تقلید و آمیخته شدن فرهنگ بومی با ویژگی های مطلوب فرهنگ استعمارگر هویت می یابد. مصدق با گزینش گرایی از غرب خواهان شکل گیری هویت سوم و تبدیل آن به کانون مقاومت در برابر گفتمان استعماری است.

کلمات کلیدی:
پسااستعماری, هویت, واسازی, محمد مصدق, هومی بابا, استعمار

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/1925116/