بهزاد توفیق فر - کارشناسارشد مدیریترسانه

افزایش چالشهای محیطی به صورت اجتنابناپذیری روشهای انجام کار را تغییر داده و سازمان ها را ملزم به تغییر روشهای سنتی افزایش کارایی، اثربخشی و نهایتاً بهرهوری نموده است. این تغییر از کارگزینی تا مدیریت فرهنگ سازمانی تغییرجهت داده است. از سویی تغییر در هر جامعهای مستلزم تغییر در انسانهاست و تغییر در انسانها نیازمند تغییر در زیرساختهای سازنده فرهنگ، یعنی رفتار انسان است. اما تغییری که مدنظر این مقاله میباشد نه هرگونه تغییری است بلکه تغییری است که در نهایت منجر به رفتار و نگرش مورد نظر سازمان برای توسعه و پیشرفت پایدار فعالیتهای سازمانی در راستای هدف وچشم انداز تعریف شده آن باشد. اینجاست که برای کاهش زمان تغییر و افزایش همزمان عمق آن، نیازمند شناخت و استفاده از ابزار رسانه هستیم. بررسیهای روانشناسی اجتماعی نشان میدهد که رسانه ها دارای آنچنان قدرتی هستند که میتوانندنسلی تازه در تاریخ انسان پدید آورند. رسانه ها درراستای اهداف مدیران خود الگوسازی و هنجارگذاری میکنند و با ارائه هنجارهای خاص اجتماعی خود بر مخاطب تلقین میکنند که رفتارهای ارائه شده، رفتار مناسب اجتماعی است یا نه! لذا پیش از آنکه مخاطبان بخواهند یا بتوانند رسانه و محتوای خود را انتخاب کنند، این رسانه است که برای رفتار مخاطبان چارچوب و مسیر تعیین میکند.

فرهنگ سازمانی، رسانه، رفتار، کسب و کار، مدیریت