حدیثه کرد نصرت آبادی - گروه مدیریت بازرگانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علی آباد کتول
امیر اخوان فر - استادیار گروه مدیریت دانشگاه پیام نور

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تناسب مصرف کننده و ارزش های برند، شناخت مصرف کنندگان، تبلیغات شفاهی مثبت، تعهد عاطفی به برند، تعهد پذیرش اجتماعی به برند و شناخت مصرف کنندگان می باشد.جامعه آماری این پژوهش شامل مصرف کنندگان و مشتریان فروشگاه های لوازم خانگی سامسونگ در شهر گرگان است. آلفای کرونباخ برای داده های این پژوهش 0/85 می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رابطه مثبت و معناداری بین تناسب ارزش و شناخت مصرف کنندگان و تعهد اجتماعی مصرف کنندگان وجود دارد، و بین تناسب ارزش و تعهد عاطفی مصرف کنندگان رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین بین شناخت مصرف کنندگان از یک نام تجاری و تبلیغاتی شفاهی مثبت و تعهد عاطفی و تعهد اجتماعی به نام تجاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین تعهد عاطفی مصرف کنندگان به یک نام تجاری، تأثیر و تبلیغات شفاهی مثبت رابطه معناداری وجود ندارد. و نیز بین تعهد اجتماعی مصرف کنندگان به یک نام تجاری و تبلیغاتی شفاهی مثبت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در نهایت پیشنهاد می شود که ارائه کنندگان خدمات و مدیران فروشگاه ها با تمرکز بر روی متمایز سازی برند فروشگاه در مقایسه با رقبا و همچنین بهبود کیفیت محصولات و خدمات زمینه ایجاد پیوند بسیار به کارای بلندمدت با مشتریان را فراهم نمایند که آن هم به نوبه خود موجب ایجاد رابطه مثبت با مشتریان خواهد شد.

تناسب ارزش، تعهد عاطفی، تعهد اجتماعی، شناخت مصرف کنندگان، نام تجاری