آزاده علیزاده فکجور - کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی- بازاریابی بین الملل. دانشکده مدیریت و حسابداری
کامبیز شاهرودی - استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت، دانشکده مدیریت و حسابداری

هدف این تحقیق بررسی نقش شبکه های اجتماعی در بازاریابی ورزشی زنان ایرانی در عصر حاضر می باشد. این مطالعه از نوع توصیفی و کاربردی است و جامعه آماری شامل دو گروه 30 نفره متشکل از شرکت ها و مؤسسات ورزشی و کارشناسان و خبرگان بازاریابی ورزشی می باشد. در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روایی محتوا و صوری پرسشنامه بررسی شده و همچنین با استفاده از آزمون آماری آلفای کرونباخ ضریب پایایی پرسشنامه %91 محاسبه و مورد تأیید قرار گرفت. پس از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها، از آمار توصیفی به منظور بررسی توصیفی داده ها و از آزمون غیرپارامتریک فریدمن برای تعیین اولویت نقش های مختلف شبکه های اجتماعی (هریک از عناصر چهارگانه بازاریابی ورزشی زنان) و برای تعیین سهم در عناصر بازاریابی ورزشی زنان از طریق شبکه های اجتماعی از آزمون کروسکال والیس استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان داد که Z فریدمن و سطح معنی داری عناصر تولید یا محصول، توزیع یا مکان، تبلیغ یا ترویج و بها یا قیمت به ترتیب 34.19 و 0.0001=α ، 12.93 و 0.012=α ، 11.95 و 0.018=α ، و 20.42 و 0.0001=α می باشد. یافته ها نشان می-دهد که بازاریابی ورزشی زنان از طریق شبکه های اجتماعی می تواند بیشترین تأثیر را در قیمت یا بها و سپس تولید یا محصول، ترویج یا تبلیغ و توزیع یا مکان داشته باشد. همچنین بازاریابی ورزشی زنان از طریق شبکه های اجتماعی می تواند بیشترین تأثیر خود را در پیگیری محصولات، سهولت دسترسی زمان و مکان مناسب، افزایش آگاهی از محصولات جدید و قدیم، تعیین اهداف قیمت گذاری، و کمترین تأثیر خود را در افزایش کیفیت در اجرای برنامه، تعیین امنیت توزیع محصولات، تبلیغات و تثبیت قیمت محصولات داشته است. در کل شبکه های اجتماعی ابزاری قدرتمند برای سازمان ها جهت رسیدن به مخاطبان هدف هستد و فرایند بازاریابی شبکه های اجتماعی (البته با مزایا و معایبی) کسب و کار را گسترش می دهند و زمینه های کارآفرینی جدیدی را فراهم می آورند.

بازاریابی، شبکه های اجتماعی، کارآفرینی، ورزش، زنان